الشهوات

معنی کلمه الشهوات در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
شهو (۱۳ بار)
«شَهَوات» جمع «شهوت» به معنای علاقه شدید به چیزی است، ولی در آیه بالا «شهوات» به معنای «مُشْتَهَیات» (اشیاء مورد علاقه) به کار رفته است.

جملاتی از کاربرد کلمه الشهوات

ابن مردويه و بيهقى (در كتاب شعب الايمان )، از ابى سعيد خدرى روايت كرده اند كه گفت: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) شنيدم كه مى خواند (فخلف من بعدهمخلف ،) و مى فرمود: بعد از شصت سال اين خلف خواهد آمد كه (اضاعوا الصلوه واتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا)، آنگاه خلفى پديد مى آيد كه قرآن مى خوانند، امااين قرآن از گلويشان تجاوز نمى كند، و سه طائفه قرآن مى خوانند، مؤ من و منافق وفاجر.
خداوند متعال در قرآن كريم از انسانهاى پاك و شايسته اى ياد مى كند كه از پيامبران وفرزندان آنان بوده اند و چون آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد به خاك مىافتادند، در حالى كه سجده مى كردند و گريان بودند سپس مى فرمايد: (فخلف منبعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتعبوا الشهوات فسوف يلقون غيا) (465)
(فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا)
در حديثى كه بسيارى از كتب دانشمندان اهل سنت آمده ، چنين مى دانيم پيامبر صلى الله عليهو آله هنگامى كه آيه ( فخلف من بعدهم خلف ...) همين آيه مورد بحث را تلاوت كردهفرمود:((يكون خلف من بعد ستين سنه اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقونغيا ثم يكون خلف يقرئون القران لا يعدوا تراقيهم و يقرء القران ثلاثه مومن و منافق وفاجر ))
و اگر خواننده محترم (كه خدايش توفيق دهد) آن طورى كه بايد مساءله را مورد دقت قراردهد خواهد ديد كه تعدد توبه خداى تعالى با قياس به توبه عبد است ، و گرنهتوبه او يكى است و آن عبارت است از رجوع خداى تعالى به رحمتش به سوى بنده كههم قبل از توبه عبد را شامل مى شود و هم بعد از آن را، و گاه هم مى شود كه بدونتوبه عبد شامل حال او مى شود كه در سابق درذيل آيه : ( و لا الّذين يموتون ) و هم كفار از آن استفاده كرديم و گفتيمقبول شفاعت شفيع در حق بنده گنهكار در روز قيامت يكى از مصاديق توبه خداى تعالىاست و آيه شريفه : (و اللّه يريد ان يتوب عليكم و يريد الّذين يتبعون الشهوات انتميلوا ميلا عظيما)، (خدا مى خواهد بر شما توبه برد و كسانى كه شهوات را پيروىمى كنند مى خواهند شما به انحرافى بزرگ منحرف شويد).
نكته دوم : اينكه اگر اين زينت گرى كار خداى تعالى باشد قهرا مراد از آن همانميل غريزى است كه انسان به اين لذائذ مادى دارد، و اگر مراد اين بود، جا داشت تعبيرفرمايد: (زين للانسان حب الشهوات ) و يا بفرمايد: (زين لبنى آدم ) وامثال اين تعبيرات ، همچنان كه در مواردى كه سخن از غرائز رفته اينگونه تعبير آورده ،مثلا فرموده : (لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم ، ثم رددناهاسفل سافلين ).
اولئك الذين انعم اللّه عليهم من النبين من ذريه آدم و ممن حملنا مع نوح و من ذريه ابراهيمو اسرائيل و ممن هدينا و اجتبينا اذا تتلى عليهم آيت الرحمن خروا سجدا و بكيا (58) فخلف منبعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا(59) الا من تاب و آمن وعمل صالحا فاولئك يدخلون الجنه و لا يظلمون شيا(60) جنت عدن التى وعد الرحمن عبادهبالغيب انه كان وعده ماتيا(61) لا يسمعون فيها لغوا الا سلاما و لهم رزقهم فيها بكره وعشيا(62) تلك الجنه التى نورث من عبادنا من كان تقيا(63).
آيه (14) : زين للناس حب الشهوات من النساء و البنين و القناطير المقنطرة ...
از اينجا به بعد، دو باره بر سر مطلب قبل از دو آيه اى كه گفتيم به منزله جملهمعترضه است بر مى گردد و در حقيقت از اينجا دنباله جمله (فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا) تعقيب مى شود، و بعضى از سخنانى كهاز باب غى و ضلالت زدند براى نمونه ذكر مى شود و از همه آن سخنان تنها سه تانقل شده يكى سخنى كه درباره معاد زدند، و يكى پيرامون نبوت و يكى پيرامون مبداء.
(ولى شهوت پرستانى كه در امواج گناهان غرق هستند، مى خواهند شما از طريق سعادتبه كلى منحرف شويد و همانند آنها از فرق تا قدم آلوده انواع گناهان گرديد) (ويريد الذين يتبعون الشهوات ان تميلوا ميلا عظيما).