الشعرى

معنی کلمه الشعرى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
شعری (۱ بار)
(به کسر شین) شعرانی یمانی ستاره درخشنده‏ای است واقع در صورت فلکی کلب اکبر که درخشنده‏ترین ستارگان ثواب است، نوعاً در ماههای تابستان در جنوب دیده می‏شود. دانشمندان نجوم گویند: فاصله این ستاره از زمین پانصد هزار برابر فاصله خورشید بازمین است و تشعشع آن چهل برابر خورشید. حجم آن به اندازه زمین، وزن آن به اندازه خورشید، فشردگی ذرات آن پانصد هزار بار از چگالی آب زیادتر است، اگر در فاصله خورشید بود. زمین و اهل آن را می‏سوزانید. در مجمع هست قوم خزانه ستاره شعری را می‏پرستیدند لذاست که قرآن فرموده: خدا پروردگار شعری است یعنی خدا را پرستش کنید نه شعری را. نا گفته نماند شعری نام دو ستاره است: شعرانی یمانی، شعرای شامی ولی ظاهراً مراد اولی است که آن از دومی درخشنده‏تر است و بدان علت برای نادانان معبود واقع گردیده بود.

جملاتی از کاربرد کلمه الشعرى

((بخارى )) مى گويد: ((عمر پرسيد تاريخ را از چه زمانى بنويسم ؟ براى اين كارمهاجرين را گرد آورد. على عليه السلام به او گفت : تاريخ را از روز هجرت پيامبر (ص) بنويس .)) در همين رابطه ((ابن عساكر)) مى نويسد: ((ابو موسى الشعرى به عمرنامه اى نوشت كه نامه هاى تو تاريخ ندارد، پس تاريخ بگذار. عمر در اين باره باافرادى مشورت كرد. بعضى گفتند: بر اساس بعثت پيامبر (ص ) و برخى گفتند: براساس وفات رسول خدا (ص ). عمر گفت : نه ، بر اساس هجرت ايشان تاريخ را مىنويسم ...)).