الشح

معنی کلمه الشح در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
شحح (۵ بار)
بخلو حرص. (قاموس - اقرب) جوهری و راغب و طبرسی ذیل آیه 19 احزاب آن را بخل توأم با حرص گفته‏اند ولی ذیل آیه 128 نساء حرص مفرط. . صدر آیه درباره مصالحه زن و مرد است که زن برای استمالت مرد از بعضی حق خود می‏گذرد یعنی: سازش بهتر است و مفوس به بخل آماده شده‏اند (بخل در نهاد نفس آدمی است) و هر کس در گذشتن از حق خود بخیل است ولی با این حال سازش بهتر است. - تغابن:16. هر که از بخل نفس خود باز داشته شود (ملحوظ ماند) آنها اند رستگاران. شحیح: بخیل و حریص جمع آن در قرآن اشحّه است . اشحّه را در هر دو آیه به خیلان گفته تاند یعنی بخیل اند که به شما رسیده ولی به نظر می‏آید که دومی به معنی حریصان باشد که با خشونت سخن گفتن برای آن بود که به آنها هم از غنیمت برسشد معنی آیه چنین می‏شود: جز اندکی به جنگ نیاید و در یاری شما بخیل اند... و چون ترس رفت با با زبانهای تیز بر شما بتازد در حالیکه به غنیمت حریص اند.

جملاتی از کاربرد کلمه الشح

و إ ن امرأ ة خافت من بعلها نشوزا أ و إ عراضا فلا جناح عليهما أ ن يصلحا بينهما صلحا والصلح خير و أ حضرت الا نفس الشح و إ ن تحسنوا و تتقوا فإ ن الله كان بما تعملونخبيرا (128)
و در تفسير قمى در ذيل جمله : (و احضرت الانفس الشح ) روايت آورده كه معصوم (عليهالسلام ) فرمود: هر كسى داراى بخل هست ، چيزى كه هست بعضىبخل را اختيار مى كنند و بعضى نمى كنند، (به همين جهت در رواياتى كهبخل را مذمت مى كند قيد مطاع را مى آورد و مى فرمايد: آن بخلى مذموم است كه اطاعتش كنى(مترجم ))0