السمع

معنی کلمه السمع در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَلَئِهِ: جمعیت عظیم و متفقش - اشراف و بزرگان قومش -درباریانش (کلمه ملا به معنای جماعتی از مردم است که بر یک نظریه اتفاق کردهاند و اگر چنین جمعیتی را ملا نامیدند برای این است که عظمت و ابهتشان چشم بیننده را پر میکند از طرفی کلمه ملأ به معنای اشراف و بزرگان قو...
معنی مَلَئِهِمْ: جمعیت عظیم و متفقشان - اشراف و بزرگان قومشان -درباریانشان (کلمه ملا به معنای جماعتی از مردم است که بر یک نظریه اتفاق کردهاند و اگر چنین جمعیتی را ملا نامیدند برای این است که عظمت و ابهتشان چشم بیننده را پر میکند از طرفی کلمه ملأ به معنای اشراف و بزر...
معنی مَلَإِ: جمعیت عظیمی که بر یک نظر متفقند - اشراف و بزرگان قوم -درباریان (کلمه ملا بطوری که گفتهاند به معنای جماعتی از مردم است که بر یک نظریه اتفاق کردهاند و اگر چنین جمعیتی را ملا نامیدند برای این است که عظمت و ابهتشان چشم بیننده را پر میکند از طرفی کلمه ملأ...
ریشه کلمه:
سمع (۱۸۵ بار)
«سمع» مفرد و به معنای گوش است.
قوّه شنوائی. شنیدن. گوش مثل ، . که هر دو به معنی شنیدن است و مثل ، . که به معنی گوش است. به معنی فهم و درک و طاعت نیز آید چنانکه راغب و دیگران گفته‏اند مثل فهمیدیم و طاعت و کردیم. . در آیه . شاید به معنی فهم و درک باشد. یعنی مثل آنان نباشد که گفتند: فهمیدیم حال آن که نمی‏فهمند.

جملاتی از کاربرد کلمه السمع

بدان که خلعتی که حق تعالی خواص خود را در پوشد مشاهدت است و نشان او حضور است که آدمی به ظاهر و باطن حاضر شود.چون به ظاهر حاضر بود مشاهد غیب شود از اسرار عزت و از دولت نظر حق تعالی بهره یابد، «او القی السمع و هو شهید.»
و اگر روى سخن به آن جناب نمود، نه به مشركين ، بدين جهت بود كه اين جمله با علتىتعليل شده ، كه مشركين به خاطر كفرشان آن راقبول نداشتند و آن جمله (انهم عن السمع لمعزولون آنان از شنيدن اسرار آسمانىبدورند) مى باشد، كلمه (شيطان ) به معناى شرير است و جمع آن شياطين مى آيد ودر اينجا مراد از آن اشرار جن هستند.
ما یطیق السمع منکم کربتی اصدقائی اترکوا اعنی المقال
و معناى اينكه فرمود: (انهم عن السمع لمعزولون ) اين است كه شيطانها از شنيدن اخبارآسمانى و اطلاع از آنچه در ملا اعلى مى گذرد،معزول و دورند، براى اينكه با شهابهاى ثاقب از نزديكى به آسمان و بگوش دادن ،رانده مى شوند و اين معنا در چند جاى ديگر كلام مجيدش آمده .
ابا جعفر یشتافک السمع والبصر کفلمئان مشتاق الی الماء والنهر
خداى تعالى در اين احتجاج نخست به تدابير خاص عالم انسانى اشاره نموده و فرموده :(قل من يرزقكم من السماء و الارض ) و آنگاه به شمردن تدابير عمومى و عالمى ختمنموده ، مى فرمايد: (و من يدبر الامر). و از ظاهر سياق بر مى آيد كه منظور از جمله(امن يملك السمع و الابصار و من يخرج الحى من الميت )، تدبير خاص به عالم انسانىباشد كه در اين صورت مقصود مالكيت سمع و ابصارى خواهد بود كه افراد انسان داراىآنند. و همچنين مقصود از اخراج زنده ، اخراج انسان زنده از انسان مرده و به عكس ‍ خواهدبود، و ما قبلا بيان كرديم كه حيات مخصوص به انسان عبارت است از اينكه انسان ،داراى نعمت عقل و دين باشد، پس منظور از اخراج انسان زنده از مرده و به عكس اين است كهخداى تعالى از انسانى بى عقل و دين انسانى داراىعقل و دين و داراى سعادت انسانيت خارج مى كند، و به عكس از انسانى داراى سعادت انسانيتانسانى خارج مى سازد كه فاقد آن است .
قريب به مضمون آيه سوره علق كه گذشت يعنى آيه : (علم الانسان مالم يعلم )، آيهزير است كه مى فرمايد: (و الله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا وجعل لكم السمع و الابصار و الافئدة ).
از اين توجيه كه بگذريم ، آنچه ممكن است درباره اين تعبير بگوييم اين است كه : مراد ازعلم ، علم حاصل از حجت عقلى باشد، و مراد از هدايت ، علمحاصل از هدايت الهى باشد، كه تنها نصيب كسانى مى شود كه در بندگى و عبادت خداخلوص به خرج داده ، دل به نور معرفت او روشن كرده باشند. و يا به عكس ، يعنى بهعنايتى ديگر مراد از علم ، هدايت الهى ، و مراد از هدايت ، علم از طريق حجت عقلى باشد، ومراد از كتاب منير، وحى الهى ، و از طريق نبوت باشد. و اين طرق سه گانه به سوىمطلق علم است كه يكى از راه عقل ، و دومى از راه چشم ، و سومى از راه گوش به دست مىآيد، و اين همان است كه در آيه شريفه (و لا تقف ما ليس لك به علم ان السمع و البصرو الفوآد كل اولئك كان عنه مسئولا) بدان اشاره مى كند، و به هرحال خدا داناتر است .
(و حـفـظـا) - يـعنى و ما آسمانها را از شيطانها حفظ كرديم ، همچنان كه در جاى ديگرفرموده : (و حفظناها من كل شيطان رجيم الا من استرق السمع فاتبعه شهاب مبين ).
و در جمله (يلقون السمع و اكثرهم كاذبون ) ظاهر چنين مى نمايد كه دو ضمير جمع در(يلقون ) و در (اكثرهم ) هر دو به شياطين بر مى گردد و سمع مصدر است ، ولىبه معناى مسموع است و مراد از آن مسموع ، اخبار آسمانى است كه شيطانها و لو به طورناقص مى شنيدند، چون شهاب ثاقب ، آنها را مى راندند و نمى گذاشتند اخبار آسمانى رابه طور كامل گوش دهند و آنچه استراق سمع مى كردند و مى شنيدند ناقص و غير تمامبود و به همين جهت دروغهاى بسيارى با آن مخلوط مى شد.
أ ولئك لم يـكـونـوا مـعـجـزيـن فـى الا رض و ما كان لهم من دون الله من أ ولياء يضعف لهمالعذاب ما كانوا يستطيعون السمع و ما كانوا يبصرون (20)
قل من يرزقكم من السماء و الا رض اءمن يملك السمع و الا بصر و من يخرج الحى منالميت و يخرج الميت من الحى و من يدبر الا مر فسيقولون اللهفقل اءفلا تتقون(31)
و نيز مقصود از اين جمله اين نيست كه : (خداوند علم به چيزهايى را به شما افاضهفرموده كه شما از ناحيه خود علم به آن نداشتيد) همچنانكه مقصود از آيه (وجعل لكم السمع و الابصار و الافئدة ) و آيه (الذى علم بالقلم علم الانسان ما لم يعلم) بيان چنان معنايى است ، چون سياق جمله مورد بحث همانطورى كه گفته شد با چنينمعنايى سازگار نيست .