و تعبير از اصلاح نفس و افساد آن به تزكيه و تدسى مبتنى بر نكته اى است كه آيه(فالهمها فجورها و تقويها) بر آن دلالت دارد، و آن اين است كه :كمال نفس انسانى در اين است كه به حسب فطرت تشخيص دهنده فجور از تقوى باشد، وخلاصه آيه شريفه مى فهماند كه دين ، يعنى تسليم خدا شدن در آنچه از ما مى خواهدكه فطرى نفس خود ما است ، پس آراستن نفس به تقوا، تزكيه نفس و تربيت آن بهتربيتى صالح است ، كه مايه زيادتر شدن آن ، و بقاى آن است همچنان كه در جاى ديگربه اين نكته تصريح نموده مى فرمايد: (و تزودوا فان خير الزاد التقوى و اتقون يااولى الالباب ) و وضع نفس در فسق و فجور بر خلاف وضعى است كه در صورتتقوا دارد.
بلكه اين تعبير كنايه از اعتدال و ميانه روى در مسير زندگى است ، و نيز فرموده : (انتتقوا الله يجعل لكم فرقانا)، و نيز فرموده : و (تزودوا فان خير الزاد التقوى واتقون يا اولى الالباب )، يعنى شما بدان جهت كه صاحب خرد هستيد در به كار بستنعقل و خردتان نيازمند به تقوا هستيد (و خدا داناتر است ) و نيز فرموده : (و نفس و ماسويها فالهمها فجورها و تقويها قد افلح من زكيها و قد خاب من دسيها)، و نيز فرموده :(و اتقوا الله لعلكم تفلحون ).
و در ادامه همين مطلب مى فرمايد: زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه هاپرهيزكارى است و از من به پرهيزيد اى صاحبانعقل (و تزودوا فان خير الزاد التقوى و اتقون يا اولى الالباب ).