یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ جماعتی منافقان بهم بودند، خلاس بن سوید و ایاس بن قیس و عبید بن هلال ودیعة بن ثابت و جماعتی دیگر همه گفتند: لئن کان ما یقول محمد حقّا فنحن شرّ من الحمیر. غلامی از آن انصاریان حاضر بود نام وی عامر بن قیس این سخن بشنید خشم گرفت گفت: و اللَّه انّ ما یقول محمد لحقّ و انتم شرّ من الحمیر و بخدای که آنچه محمد میگوید راست است و شما از خر بترید، پس آن غلام پیش مصطفی آمد و قصه باز گفت. ایشان آمدند و سوگند خوردند که عامر دروغزن است. رسول خدای ایشان را راست گوی داشت، عامر دل تنگ گشت گفت: اللّهم صدّق الصادق و کذّب الکاذب، فانزل اللَّه هذه الایة.