الحاظ

معنی کلمه الحاظ در لغت نامه دهخدا

الحاظ. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ لَحظه ، بمعنی اندرون چشم. باطن العین. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ). رجوع به لحظشود . || نظرهای گوشه چشم. ( آنندراج ). صاحب تاج العروس گوید: لَحظ بمعنی لحاظ چشم ( گوشه و مؤخر چشم ) است و جمع آن اَلحاظ است. یقال : فتنته بلحاظها و ألحاظها - انتهی.

معنی کلمه الحاظ در فرهنگ عمید

= لحظ

معنی کلمه الحاظ در فرهنگ فارسی

جمع لحظه بمعنی اندرون چشم

جملاتی از کاربرد کلمه الحاظ

در ویژگی تصحیح خودکار در این نرم افزار واژه‌هایی که از الحاظ املایی اشتباه باشند زیر آن‌ها خط قرمز کشیده می‌شود. همچنین با کلیک بر روی واژه اشتباه، واژه‌های پیشنهادی در نوار کناری ظاهر می‌شود. ویژگی تصحیح خودکار می‌تواند در حالت خاموش قرار بگیرد. در شمارش کاراکتر به طور پیش فرض تعداد کل کاراکترها در تمام متن را نمایش می دهد اما اگر کاربر خط خاصی را انتخاب کند، ابزار مذکور تعداد کل کاراکترهای بخش انتخاب شده را نشان می دهد.