الجودی

معنی کلمه الجودی در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
جودی (۱ بار)
کار تمام شد وکشتی بر جودّی: مستقر گردید. جودّی نام کوهی است که کشتی نوح بر آن نشست. آقای صدر بلاغی در فرهنگ قصص قرآن می‏گوید: جودی کوهی است در نزدیکی موصل که با کوههای ارمنستان پیوسته است و اکراد در جوار آن زندگی می‏کنند و از این جهت اکراد آن را بلغت خود «کاردو» یا «جاردو»می‏نامند و یونانیان آن را تحریف کرده «جوردی» نامیده‏اند وپس از آنکه به لغت عربی وارد شده است معرّب آن «جودی» شده است. کوه جودی دارای دو قلّه است که اصطخری آن را «حرت و حویرت» نامیده ارتفاع قلّه اوّل 17260 قدم و ارتفاع قلّه دوّم 16270 قدم از سطح دریاست . هاکس در قاموس کتاب مقدّس آن را کوه معروف آرارات دانسته. ولی صاحب فرهنگ فوق می‏گوید: این خطاست... و کوه آرارات در دشت «رس» در شرق ارمنستان است (به اختصار). در فرهنگ عمید می‏نویسند: جودی را بعضی آرارات و بعضی غیر آرارات دانسته‏اند. نگارنده گوید: به هر حال معلوم نیست که جودی همان کوه آرارات بوده باشد که بین روسیّه و ترکیه و ایران واقع است ولی در تورات آرارات آمده است. صافنه اسبی است که بر سه ایستد و گوشه پای چهارم را به زمین گذارد -مجمع) جیاد جمع جیّد یا جواد به معنای اسبی اصیل و تندرو است: آنگاه که وقت غروب اسبان با نشاط و تیزرو به او عرضه شدند. مجمع البیان جمع و قاموس جمع جیّد گفته است و در مجمع البیان علّت این تسمیه را تندروی آن دانسته که گوئی راه رفتن را بذل می‏کند.

جملاتی از کاربرد کلمه الجودی

ترسم کز آب چشم من اندر فراق یار بانگ آید از سپهر علی الجودی استوا