التوراه

معنی کلمه التوراه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
توراة (۱۸ بار)
«تورات» در اصل یک لغت عبری است و به معنای «شریعت و قانون» می باشد، و سپس به کتابی که از طرف خداوند بر موسی بن عمران نازل گردید گفته شده، گاهی به مجموعه کتب «عهد عتیق» و گاهی به «اسفار پنجگانه» آن نیز گفته می شود.
کتابی بود که به صورت الواح بر حضرت موسی بن عمران نازل گردید. و آن غیر از تورات موجود است. خلاصه نظر قرآن را درباره تورات فعلی که در دست یهود است می‏توان درچهار جمله خلاصه کرد. 1- مقداری از تورات فعلی فعلی همان تورات اصلی است. 2- قسمت دیگری از بین رفته است. 3- مقداری بر آن اضافه شده است. 4- در آن تغییر و تبدیل رخ داده است. این چهار مسئله فوق را بررسی می‏کنیم. 1- آیه شریفه در صدد بیان آنست که طیّبات بر بنی اسرائیل در اثر ظلمشان حرام شده و گرنه قبلا همه حلال بود جز آنچه یعقوب برخود تحریم کرده بود (و آن گوشت شتر بود که سبب درد خاصره یعقوب می‏شد و آن را برخود تحریم کرد چنان که از امام صادق «علیه السلام» منقول است) و اینکه می‏گوید: تورات را بیاورید و بخوانید دلیل آنست که این حکم در تورات وجود دارد. ، این آیه نیز صریح است که تورات فعلی حکم خدا است. ، این آیه نیز دال بر شامل بودن تورات فعلی بر تورات اصلی است. ، جمله «نَسُوا حَظَّاً مِمّا ذُکِرُو ابِهِ». با ملاحظه و در نساء آیه 44 و 51 آمده است دلالت بر آن دارد که مقدار معتنابهی از تورات مانده و قسمت معتنابهی هم از بین رفته است زیرا حظِّ و نصیب هر دو به یک معنی است. 2- اینکه قسمتی مهمّ از بین رفته است از «اوتوانَصیباً مِنَ الْکِتابِ» روشن گردید. 3- در سوره بقره ضمن نقل حال یهود آمده . این آیه روشن می‏کند که علماء یهود چیزهائی می‏نوشتند و آن را به خدا نسبت می دادند و عواملشان نیز آنها را باور می‏کردند. از این آیه هم روشن می‏شود که چیزهائی از خود ساخته و به کتاب خدا نسبت می‏داده‏اند. و در آینده خواهیم دید: چیزهائی بر تورات افزوده شده است. 4- درباره ورود تغییر و تبدیل به تورات لازم است به آیاتی که در آنها «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ» و غیره آمده استناد نمود ، تحریف به معنی میل دادن است و آن مطابق با تغییر و تبدیل است، آیه روشن می‏کند که کلمات خدا را تغییر می‏دادند و به غیر معنای مراد تفسیر می‏نمود. . در المیزان ذیل آیه 46 نساء که نظیر همین دو آیه است فرمود: تحریف یا با تغیر مواضع الفاظ و تقدیم و تأخیر و اسقاط و اضافه است چنان که به تورات کنونی نسبت داده می‏شود و یا تفسیر کلمات موسی و سایر پیامبران است به غیر مراد، چنان که بشارت تورات را درباره حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله و سلم» تأویل کردند و قبلاً نظیر آن را درباره حضرت عیسی کرده بودند و گفتند: آن موعود هنوز نیامده است. ، جمله‏های «یَکْتُمُونَ الْحَقِّ» که در چند آیه واقع شده قابل دقّت است مثل ، کتمان حق و اخفاء مقدار کثیری از کتاب مبین، تغییر و تبدیل است. نظری به تورات کنونی در تعقیب آنچه از قرآن مجید استفاده کردیدم لازم است نظری به تورات فعلی بکنیم. تورات فعلی که در دست یهود است مشتمل بر اسفار پنجگانه و صحیفه یوشع و سی و سه کتاب دیگر است اَسفار پنجگانه که مربوط به حضرت موسی است عبارتند از: 1- سِفر پیدایش که از اوّل خلقت تا وفات حضرت یوسف در پنجاه باب صحبت شده است. 2- سِفْر خروج، مشتمل بر چهل باب از شمارش اسامی فرزندان یعقوب که به مصر آمدند شروع شده و تأسیس احکام یهود در کوه سینا و مواعده خدا با موسی و غیره در آن است. 3- سِفْر لاویان شامل بیست و هفت باب از حکم قربانی شروع و درباره مقداری قواعد و حدود صحبت کرده و با کلمه: (این است اوامری که خداوند به موسی برای بنی اسرائیل در کوه سینا امر فرمود) تمام می‏شود. 4- سِفْر اعداد دارای سی و شش باب درباره سَفَرهای بنی اسرائیل و راجع به ورود اردن و کنعان و غیره می‏باشد. 5- سِفْر تَثبیه، مشتمل بر 34 باب و راجع به شرایع احکام و تذّکرات است و با مرگ موسی تمام می‏شود. فقط این پنج سِفر، راجع به تورات موسی است و از بقیه کتب تنها از زبور در قرآن مجید نام برده شده است. محتویات این پنج سِفر مطالبی است که از اغلب آنها در قرآن مجید ذکر و یا به آنها اشاره شده است ولی یک قسمت مطالبی دارد غیر معقول که ساحت خدا و پیامبران از آن به دور است و مطالب دیگری که صریح است بعد از موسی نوشته شده است. و قضایای دیگرش مخلوط و آمیخته با غلاطی است که قرآن مجید تصدیق نمی‏کند. مثلاً در باب سوم از سِفر پیدایش آیه هشتم: راه رفتن خدا در بهشت ذکر شده که آدم و زنش خود را از وی پنهان کردند. حال آنکه خداوند جسم نیست «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَی‏ءُ» و در سِفر خروج باب 32 ساختن گوساله را به هارون نسبت داده که او بود پس از تأخیر موسی گوساله را ساخت و مردم را به عبادت آن دعوت کردند و در کنار آن قربانگاهی ساختند. با آنکه سازنده گوساله سامری است و سبب این فتنه او بود و هارون پیامبر خدا و جانشین موسی در آن روز بود. با آنکه در باب 28 و 40 همان سِفر، خدا هارون را تمجید کرده و درباره او به موسی سفارش می‏کند. در باب سی و دوّم از سِفر پیدایش آیه 24 به بعد می‏گوید که خدا با یعقوب کشتی گرفت و نتواست بر یعقوب غلبه کند و گفت: أی یعقوب مرا رها کن. (العیاذباللّه). در باب نوزدهم سِفر پیدایش آیه 30 تا 38 می‏گوید که: دختران لوط با او شراب نوشیدند و با او همبستر و هر دو حامله شدند و هر یک پسری زائید (نعوذ باللّه) در باب 18 سِفر پیدایش بند 1 به بعد خدا با دو نفر نزد ابراهیم می‏آیند و ابراهیم می‏خواهد پای خدا را بشوید بالاخره خوراک می‏آورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراک می‏خورند (معاذاللّه) در کتاب دوّم سموئیل باب یازدهم می‏نویسد: که داود زن اُورِیا را از پشت بام دید که غسل می‏کند داود کسانی فرستاد زن را گرفته و آوردند داود بلافاصله با او همبستر شد و زن حامله گردید و حمل خود را به دواود داد. در باب دوازدهم همان کتاب نوشته: ناتان فرستاده خداپیش داود آمد و از این کار انتقاد کرد و گفت: خدا می‏گوید به عوض کاری درباره زن اوریا کرده‏ای زنان تو را گرفته پیش چشم تو به همسایه‏ات خواهم داد و او در نظر این آفتاب با زنان تو خواهد خوابید تو در پنهانی زنا کردی اَمّا من این کار را پیش تمام بنی اسرائیل خواهم نمود (معاذاللّه) افسانه‏های دیگری نیز دارد که شمردن آنها وقتِ زیاد می‏خواهد. خلاصه: از این گونه مطالب غیر معقول در اَسفار پنج گانه و غیره زیاد است و می‏شود در این باره به کتاب «الرِحلة» تألیف مرحوم بلاغی رجوع نمود. ایضاً در سِفر تثبیه باب سی و چهارم وفات موسی نقل شده است و گوید: موسی در آنجا مرد و در آنجا دفن گردید و اَحَدی تا حال قبر او را نشناخته و وقت مرگ صد و بیست سال داشت و بنی اسرائیل سی روز ماتم گرفتند. پیداست که این مطلب بعد از موسی نوشته شده و نمی‏تواند از تورات اصلی باشد و در آیه 10 همان باب هست: پیامبری مثل موسی تا به حال در بنی اسرائیل بر نخاسته که خدا او را روبرو شناخته باشد. مُسَلّم است که این سخن بعد از فوت موسی است و از تورات وحی شده نیست. از این قبیل مطالب در تورات بسیار است و همه حکایت دارند که اسفار پنج گانه بعد از موسی نوشته شده است. در المیزان ج 3 ص 339 گوید: در فتنه بَِخْت نَصَّر و لشگر کشی او به فلسطین تورات موسی از بین رفت، بعدها کوروش پادشاه ایران بنی اسرائیل را از اسارت نجات داد و مُجاز کرد که از بابل به فلسطین برگردند و معبد خود را بنا کنند، مردی بنام عُزیز که هُویّتش مجهول است همَّت گذاشت و اسفار پنج گانه را نوشت و گرنه تورات اصلی در آن روز از بین رفته بود. ولی به هر تقدیر مقداری از تورات اصلی در میان آنها گنجانده شد، لابدّ بعضی از اَلواح آن را یافته و یا از این و آن آموخته بود. مستر هاکس آمریکائی در قاموس کتاب مقدّس زیر لغت عزّ را می‏نویسد: او کاهن و هادی معروف عبرانیان و کاتب ماهر شریعت و شخصی عالم و قادر و امینی بود... او از اردشیر دراز دست امداد و اعانت‏های لازم را گرفت و 457 قبل از مسیح به سرکردگی جماعت بزرگی از اسیران به اُورشلیم برگشت و عموماً معتقداند... تمامی کتب عهد عتیق را که حال قانون ما می‏باشد جمع آورری و تصحیح فرمود. این است اقرار مستر هاکس که در تألیف کتابش مدّتها زحمت کشیده است و قول وی در این باره برای ما سَنَد است. و در مقدمه همان کتاب گوید: کتاب مقدس (تورات فعلی) توسط 39 نفر در مدت هزار و پانصد سال تألیف گشته است. در فرهنگ قصص قرآن تألیف آقای صدر الدین بلاغی بحث جامعی در این باره آمده و ضمناً می‏نویسد: سرانجام این نتیجه قطعی بدست آمد که تورات کنونی تألیف شخص معیّنی نیست و اسفار قانونی آن در تاریخ‏ها و زمان‏های مختلف نوشته شده و تاریخ تألیف سِفر خروج قرن نهم و تاریخ تألیف سِفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد است و سِفر اَحبار پس از سال 516 قبل از میلاد نوشته شده... از این سخن بر می‏آید که حتی اِسفار خمسه را هم عَز را ننوشته است.

جملاتی از کاربرد کلمه التوراه

و از اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) را اسم نبرده و با سه وصف(رسول )، (نبى ) و (امى ) ياد كرده و مخصوصا از اينكه دنباله اش فرموده :(الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التوراه والانجيل ) به خوبى بدست مى آيد كه آنجناب در تورات وانجيل هم به همين سه وصف معرفى شده است ، چون غير از آيه مورد بحث كه راجع بهشهادت تورات و انجيل بر نبوت آن حضرت است در هيچ جاى ديگر قرآنرسول خدا (صلى الله عليه و آله ) به مجموع اين اوصاف يكجا توصيف نشده ، و اگرمنظور از توصيف وى به اين اوصاف تعريف آنجناب به اوصاف آشناى در نظر يهود ونصارا نبود در خصوص اين آيه وى را به اين اوصاف و مخصوصا صفت سوم توصيفكردن هيچ نكته اى را افاده نمى كرد.