الاحبار

معنی کلمه الاحبار در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
حبر (۶ بار)
«أَحْبار» جمع «حبر» (بر وزن فکر و همچنین بر وزن ابر) به معنای اثر نیک است و سپس بر دانشمندانی که در جامعه اثر نیک دارند اطلاق شده است; و اگر به «مرکّب» نیز «حبر» گفته می شود، به خاطر آثار نیک آن است. به معنای دانشمند و عالم و «رُهبان» جمع «راهب» نیز آمده است. و همچنین به افرادی گفته می شود که به عنوان ترک دنیا در دیرها سکونت اختیار کرده و به عبادت می پرداختند. و اطلاق آن بر علماء به خاطر آثاری است که از آنها در میان اجتماعات بشری باقی می ماند.

جملاتی از کاربرد کلمه الاحبار

او از مشاهیر مسلمانان و شجاع، بلندقامت و در زیبایی بی‌مانند توصیف شده‌است. وقتی که به مکه وارد می‌شد نقابی به صورت می‌انداخت تا زیبایی او موجب فتنه مردم نگردد. او از شاهزادگان یمن بود که مسلمان شد و در عصر عمر بن خطاب به مدینه هجرت کرد. در برخی منابع او را حوشب و بنابر نقلی اسم ذوالکلاع اسمیفع مکنی به ابوشراجیل پسر عم کعب الاحبار معروف است که با ذوعمرو در ناحیه‌ای از کشور یمن بر مردم حکومت و سلطنت داشتند.