{hedging action} [آینده پژوهی و آینده نگری] رشته فعالیت هایی برای افزایش آمادگی درصورت نقض شدن فرض ها {preventive action} [مدیریت-مدیریت پروژه] اقدامی مستند برای کاستن از احتمال بروز پیامدهای نامطلوب در پروژه
جملاتی از کاربرد کلمه اقدام پیشگیرانه
برای پیشگیری از ابتلاء به سرطان پستان در افرادی که احتمال ابتلاء در آنها بالا است، ممکن است از داروهای تاموکسیفن یا رالوکسیفن استفاده شود. برداشتن هر دو پستان از طریق جراحی یک اقدام پیشگیرانه مفید در برخی از زنان پرخطر است.
امروزه کارخانجات سازنده هارد دیسک سعی دارند با کاهش قطعات مکانیکی هاردها و استفاده از تکنولوژیهای الکترونیکی، احتمال آسیب را کاهش دهند. همچنین عایقسازی بهتر بدنه هارد دیسکها نیز اقدام پیشگیرانه دیگری است که میتواند مانع از ورود هوا به فضای داخل هارد شود.
بعد از کشاکشهای بسیار، با تبادل نظر «دانیل وبستر» وزیر کشور وقت آمریکا و «لرد اشبورتون»، وزیر خارجه وقت بریتانیا، پذیرفته شد که این حرکت در جهت «اصل اقدام پیشگیرانه در دفاع از خود» بوده و ضرورت داشتهاست.