اقبل

معنی کلمه اقبل در لغت نامه دهخدا

اقبل. [ اَ ب َ ] ( ع ص ) کج چشم چنانکه گویی به سوی بینی خود مینگرد. کج چشم چندانکه گویی به بینی خود نگاه میکند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ذوالقَبَل. آنکه چشمش در پیش گردد. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( مهذب الاسماء ). ج ، قُبل. ( مهذب الاسماء ). || گوسپندی که سرونش بر روی خمیده باشد. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه اقبل در فرهنگ فارسی

کج چشم چنانکه گویی به سوی بینی خود مینگرد .

معنی کلمه اقبل در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَقْبِلْ: جلو بیا
معنی أَقْبَلَ: نزدیک آمد
ریشه کلمه:
قبل (۲۹۴ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه اقبل

زندانی جسم کهنم رَبِّ ترحّم اقبل بقَبول حَسَنِ ربِّ دعانا
امر علی الدیار دیار لیلی اقبل ذا الجدار و ذا الجدارا
روی عمر بن الخطاب قال: بینما نحن قعود مع رسول اللَّه (ص) علی جبل من جبال تهامة اقبل شیخ بیده عصا فسلّم علی النبیّ ص فردّ علیه السّلام و قال: من انت؟
امر علی جدار دیار لیلی اقبل ذا الجدار و ذا الجدارا
قوله تعالی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم کریم من تنصّل الیه من زلّاته تفضّل علیه بنجاته و من توسّل الیه بطاعاته تطوّل علیه بدرجاته. اسم عزیز من تقرّب الیه باحسانه قابله بلطف افضاله و من تجنّب الیه بایمانه، اقبل علیه بکشف جلاله و جماله.
در اقبل عقل برتر از شئونست مهیمونست و دور از چند و چونست