افیون خورده

معنی کلمه افیون خورده در لغت نامه دهخدا

افیون خورده. [ اَف ْ خوَرْ / خُرْ دَ /دِ ] ( ن مف مرکب ) کنایه از مسموم و مست :
بهر حرفی کز آن منشور برخواند
چو افیون خورده مخمور درماند.نظامی.

معنی کلمه افیون خورده در فرهنگ فارسی

کنایه از مسموم و مست

جملاتی از کاربرد کلمه افیون خورده

دل بسوز شعله ی افسرده بست نقش آن دنیای افیون خورده بست
به هر حرفی کز آن منشور برخواند چو افیون خورده مخمور درماند