افکننده

معنی کلمه افکننده در لغت نامه دهخدا

افکننده. [ اَ ک َ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف )اندازنده. رامی. || پرت کننده. دوراندازنده. || گسترنده. || از شماره بیرون کننده. ساقطکننده از حساب. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه افکننده در فرهنگ عمید

۱. اندازنده.
۲. پرت کننده.
۳. [قدیمی، مجاز] شکست دهنده.

معنی کلمه افکننده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - پرت کننده دور اندازنده . ۲ - گسترنده . ۳ - از شماره بیرون کننده ساقط کننده (از حساب . )

جملاتی از کاربرد کلمه افکننده

دگر به لطف ز قید جسد گداز چنان گرفته دست امید افکننده‌اش به عرا