افکان

معنی کلمه افکان در لغت نامه دهخدا

افکان. [ ] ( اِخ ) نام شهری است. ( منتهی الارب ). نام قصبه ایست در مغرب اقصی. رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
افکان. [ اِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. کوهستانی. گرمسیر. سکنه آن 80 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه افکان در فرهنگ فارسی

ده از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد .

جملاتی از کاربرد کلمه افکان

در شهرستان بجستان از دیرباز هنرهای سنتی و مشاغل سنتی جایگاه ویژه‌ای در تأمین معیشت مردم این سرزمین داشته‌اند. هنوز در گوشه و کنار شهر و روستاهای این منطقه می‌توان بخشی از این مشاغل بومی را مشاهده کرد. از این مشاغل می‌توان به گیوه‌بافی در روستاهای جزین، بقچیر و افکان، آهنگ، گلیم‌بافی در یونسی، فخرآباد، نیان، ابراهیم‌آباد و قالی‌بافی، پارچه‌بافی، نمدمالی، حوله‌بافی و سبدبافی در سایر مناطق اشاره کرد. در گذشته قالیچه‌های آن با نقش بلوچی به‌دلیل کیفیت به خارج صادر می‌شد.