معنی کلمه افعی تن در لغت نامه دهخدا افعی تن. [ اَ ت َ ] ( ص مرکب ) آنکه تن او چون افعی باشد : نای افعی تن و از بس دهنش بوسه زدن با تن افعی جان بشر آمیخته اند.خاقانی.
جملاتی از کاربرد کلمه افعی تن تریاک معرفت مطلب تا جدا نه ای زین پنج افعی تن و آن چار اژدها نای افعی تن و بس بر دهنش بوسه زدند با تن افعی جان بشر آمیختهاند