افشاننده

معنی کلمه افشاننده در لغت نامه دهخدا

افشاننده. [ اَ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) ریزنده. پراکنده کننده. منتشرکننده. رجوع به افشاندن شود.

معنی کلمه افشاننده در فرهنگ عمید

پراکنده کننده.

معنی کلمه افشاننده در فرهنگ فارسی

(اسم افشاندن افشانیدن ) آنکه بیفشاندپراکنده کننده پاشنده .

جملاتی از کاربرد کلمه افشاننده

بسان لشکر بشکسته کز خصم گریزد، خاک افشاننده بر سر