افشانان

معنی کلمه افشانان در لغت نامه دهخدا

افشانان.[ اَ ] ( نف ، ق ) در حال افشاندن. ( یادداشت مؤلف ).

جملاتی از کاربرد کلمه افشانان

اشک خونین ز دیده افشانان بانگ برداشت کای مسلمانان
همه اجزای عالم اهل دردند سر افشانان میدان نبردند
بر گریبان پر از ماه تو شاخ انجم افشانان دامن دامن
گل افشانان ببالینم گذر کرد پیامی داد ازان معشوق دلبر