افره
معنی کلمه افره در لغت نامه دهخدا

افره

معنی کلمه افره در لغت نامه دهخدا

( آفره ) آفره. [ رَ ] ( اِ ) اَفرا. اَفراغ. آچ.
( افرة ) افرة. [ اَ رَ / اُ ف ُرْ رَ ] ( ع اِ ) سختی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شدت. ( اقرب الموارد ). شدت و سختی. ( ناظم الاطباء ).
- افرةالحَرّ؛ سختی گرما و اول آن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). سختی گرما. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). شدّت گرما و آغاز آن. ( از اقرب الموارد ). || آمیزش. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اختلاط. ( از اقرب الموارد ). || جماعت. || بلا. ( ناظم الاطباء ). این کلمه از ماده فرر و افر هر دو آمده است.

معنی کلمه افره در فرهنگ عمید

( آفره ) مکافات.

معنی کلمه افره در فرهنگ فارسی

( آفره ) افراغ
مخفف باد آفره، مکافات
سختی شدت شدت و سختی

معنی کلمه افره در دانشنامه عمومی

اِفره ( به عربی: إفرة ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در عین الفیجه واقع شده است.
إفرة ۱٬۰۲۹ نفر جمعیت دارد و ۱٬۶۰۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه افره

ظلمش آرد برون از نیام اینت باد افره و داوری
بباد افره او بیازید دست برو بر کنید آب ایران کبست
به پاد افره از من برآرد دمار کس آگاه نه از دل شهریار
تو باد افره یابی اکنون زمن که بر تو بگریند زار انجمن
پیش ما هر کار را باد افره و پاداشی است در حق کافر عقاب و در حق شاکر ثواب
همی گفت هر کس که جوید بدی بپیچد ز باد افره ایزدی
ز باد افره ایزدی هیچ یاد نکرد آن ستمکاره بد ژاد