افراض

معنی کلمه افراض در لغت نامه دهخدا

افراض. [ اِ ] ( ع مص ) عطا دادن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ناظم الاطباء ). || فریضه گردانیدن جهت کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بحد نصاب رسیدن ستور در عدد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بحد نصاب رسیدن مال و مواشی در عدد. ( آنندراج ). بدان حد رسیدن مال که زکوة در وی فریضه گردد. ( تاج المصادر بیهقی ). بدان حد رسیدن مال که زکوة در او واجب آید. ( یادداشت بخط مؤلف ).

معنی کلمه افراض در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) جیره و مقرری به کسی دادن . ۲ - (مص ل . ) واجب شدن زکات بر مال . ۳ - جدا کردن چیزی برای کسی .

معنی کلمه افراض در فرهنگ فارسی

جیره ومقرری دادن بکسی ، بحد نصاب رسیدن رمه که زکات بر آن واجب شود
۱ - ( مصدر ) جیره و مقرری بکسی دادن . ۲ - ( مصدر ) بحد نصاب رسیدن رمه و واجب شدن زکات بر آن .

معنی کلمه افراض در ویکی واژه

جیره و مقرری به کسی دادن.
واجب شدن زکات بر مال.
جدا کردن چیزی برای کسی.

جملاتی از کاربرد کلمه افراض

عابرین پیاده به عنوان مجموعه ای از قطعات مدل می‌شوند که ابتدا با یادگیری ویژگی‌های محلی که شامل ویژگی‌های لبه و جهت‌گیری است افراض می‌شوند. سپس این بخش‌ها به همدیگر ملحق می‌شوند تا بهترین مجموعه از فرایض عابر پیاده تشکیل شود. اگرچه به نظر می‌رسد این روش جذاب باشد اما تشخیص قطعه به خودی خود کار سخت و دشواریست. اجرای این رویکرد از یک روش استاندارد برای پردازش داده‌های تصویر پیروی می‌کند که ابتدا شامل ایجاد یک هرم تصویری با نمونه برداری متراکم، محاسبه ویژگی‌ها در هر سطحی، طبقه‌بندی در همه مکان‌های ممکن و در نهایت حذف غیر حداکثری برای ایجاد مجموعه بسته‌های محدودکننده نهایی.