معنی کلمه افتکار در لغت نامه دهخدا
خویش را در خواب کن زین افتکار
سر ز زیر خواب در یقظه برآر.مولوی.هست ذرات خواطر و افتکار
پیش خورشید حقایق آشکار.مولوی.گر چه خود اندر محل افتکار
نیست سنگ و چوب و خشتی آشکار.مولوی.- افتکار کردن ؛ فکر کردن. اندیشیدن :
شکر کدام فضل بجای آورد کسی
حیران بماند هر که در این افتکار کرد.سعدی.