اغشت

معنی کلمه اغشت در لغت نامه دهخدا

اغشت.[ اَ غ َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان برغان ولیان کرج ، از شهرستان کرج. این ده 260 تن سکنه دارد. آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات ، انگور، سیب زمینی ، چغندرقند و شغل اهالی زراعت است. مزرعه فرینگ جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

جملاتی از کاربرد کلمه اغشت

یکی از مکان های دیدنی روستا که این روستا را معروف کرده است قلعه اغشت است این قلعه برخلاف تصورات بعضیا که فکر میکنند قدیمی است قدمت ندارد و در ۱۰ سال گذشته ساخته شده است و به دلیل نمای زیبای آن رودخانه ها چشمه ها زمین فوتبال امامزاده مسجد و حتی آبشار های دیدنی در هفته صدها نفر از این مکان دیدن می‌کنند.