اضحات

معنی کلمه اضحات در لغت نامه دهخدا

اضحات. [ اَ ] ( ع اِ ) رجوع به اضحاة شود.
اضحاة. [ اَ] ( ع اِ ) گوسپندی که قربانی کنند. ج ، اَضْحی ̍. مؤنث است. و هرگاه مذکر آورده شود مراد روز است. ( از اقرب الموارد ). آن قربانی که هر جا کنند. ج ، اضحی ، اضاحی. ( مهذب الاسماء ). بمعنی اُضْحیّة، گوسپند که در چاشت یا در روز اضحی ذبح کنند. ج ، اضحی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || روز اضحی یا روز نحر. ( از اقرب الموارد ). روز عید قربان. روز گوسپندکشان.

جملاتی از کاربرد کلمه اضحات

نوبت اضحات باد فرخ و میمون ایزد یکتات بر بهر دو جهان یار