اصحاب تجرید

معنی کلمه اصحاب تجرید در لغت نامه دهخدا

اصحاب تجرید. [ اَ ب ِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عارفان و حکمایی که به تجرید روح از بدن و پیوستن آن به جهان ارواح قائلند و در آن حالت وجد و لذت خاصی برای آنان روی میدهد. سهروردی آرد: برحسب نظر حکما همچنانکه تن های آدمیان را نفس ناطقه ایست ، افلاک نیز نفوس ناطقه زنده دانا دارند که پیوسته عاشق و مشتاق مبدع خویش و همواره در وجد جاویدان و لذت متواتر و پیاپی باشند. و این لذت از نفس ناطقه آنها به ابدانشان نیز سرایت میکند و از اینرو اجسام یا بدنهای آنها مانند ابدان اصحاب تجرید در حرکت است. ( از حکمت اشراق سهروردی ص 269 ).

معنی کلمه اصحاب تجرید در فرهنگ فارسی

عارفان و حکمایی که بتجرید روح از بدن و پیوستن آن بجهان ارواح قائلند و در آن حالت و جد و لذت خاصی برای آنان روی میدهد .

جملاتی از کاربرد کلمه اصحاب تجرید

شیخ اشراق گوید (به نقل از مجموعه مصنفات شیخ اشراق - جلد ۳): بایزید و حلاج از اصحاب تجرید بودند و اقمار آسمان توحید. چون دل‌های آنان به نور پروردگارشان روشن شد، راز آشکار نهانی را فاش کردند و خداوند که همه چیز را به گفتن واداشته، آن‌ها را به گفتن آورد. حق بر زبان اولیای خدا به سخن می‌آید.