اشک چکیدن

معنی کلمه اشک چکیدن در لغت نامه دهخدا

اشک چکیدن. [ اَچ َ / چ ِ دَ ] ( مص مرکب ) اشک ریختن. اشک باریدن. بسیار گریستن. و رجوع به اشک باریدن و اشک ریختن شود.

معنی کلمه اشک چکیدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) اشک ریختن اشک باریدن .

جملاتی از کاربرد کلمه اشک چکیدن

چون سبحه اینقدر به چه امید می‌دود دل در رکاب اشک چکیدن خرام ما
سرکشم اما جبین سجده مشتاقم چو شمع از نم اشک چکیدن مایلی آراستند
دیده‌گر از جلوه‌ات میکدهٔ نار نیست اشک چکیدن خرام لغزش مستان‌ کیست
در گوهر لطیف بود آب بیقرار حیرت حجاب اشک چکیدن نمی شود