اشک لعلی

معنی کلمه اشک لعلی در لغت نامه دهخدا

اشک لعلی. [ اَ ک ِ ل َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اشک سرخ. ( آنندراج ). و رجوع به اشک پیازی و اشک جگرگون و اشک حنائی و اشک خون آلوده و اشک خونی و اشک خونین و اشک عقیقی و اشک گلگون و اشک آل و اشک لاله فام شود.

معنی کلمه اشک لعلی در فرهنگ فارسی

اشک سرخ

جملاتی از کاربرد کلمه اشک لعلی

ز اشک لعلی من کی دلش به درد آید؟ لبی که خون به جگر می کند بدخشان را
بود جز چهر کاهی و اشک لعلی علیل عشق را چندین ملامت
باد اگر جویم صفایی بزم می بی لعل دوست نغمهٔ افغان و اشک لعلی بادهٔ گلگون من