اشک عقیقی

معنی کلمه اشک عقیقی در لغت نامه دهخدا

اشک عقیقی. [ اَ ک ِ ع َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اشک سرخ. ( آنندراج ).

معنی کلمه اشک عقیقی در فرهنگ فارسی

اشک سرخ

جملاتی از کاربرد کلمه اشک عقیقی

این قطره های اشک عقیقی زمان زمان در دیده ام ز سبحه صد دانه خوشترست
گرچه راز دلم از اشک عقیقی شد فاش منکر دل سیه از چهره کاهی دانست
تا یادگار خویش دهد نوعروس را اشک عقیقی از رخ چون کهربا گرفت
گلگون شده بد روی من از اشک عقیقی از خاک درت کاه رخم باز چو زر شد