اشقیا
معنی کلمه اشقیا در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اشقیا
شدند از بهر قتل آن شه بی کس، در آن صحرا به حکم زادهٔ مرجانه، فوج اشقیا حاضر
وا نمایم من پلاس اشقیا بشنوانم طبل و کوس انبیا
این همه صبر تو بر افعال زشت اشقیا نیست نقصان دال بر حقیقت ایمان توست
خواهر برو که کعب نی و چوب اشقیا آماده گشته از پی جسم نزار تو
هم برون کن از صدور اشقیا وسواس را
و عجبتر آن طایفه ای که لذات را منحصر در اکل، شرب، و جماع، مسکن، لباس، حشم، مرکب، و جاه و منصب می دانند، و کسانی را که از این ها بی نصیب اند محروم می شمارند، و بر آنها افتخار می کنند و بزرگی به آنها می فروشند، هرگاه به کسی برخورند که ترک شهوات کرده و پشت پا بر لذات دنیویه زده، در خدمت و نهایت تواضع و فروتنی و مذلت و شکستگی می نمایند و خود را در جنب ایشان از زمره اشقیا می دانند.
اولیا یار اولیا باشند اشقیا جفت اشقیا باشند
چون نبرم به اولیا، شکوه جور اشقیا نعره و شوق می زنم، تا رمقی است در تنم
تا نمانی ز گنج حق محروم تا نگردی چو اشقیا مذموم
نه توقیعی به اجنبی دادی نه تاییدی ز اشقیا کردی