اسپهبذ

معنی کلمه اسپهبذ در لغت نامه دهخدا

اسپهبذ. [ اِ پ َ ب َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) رجوع به اسپهبد و اسفهبد شود.

جملاتی از کاربرد کلمه اسپهبذ

تنفر او نسبت به مسیحیان به حدی بود که اجساد مسیحیان دورهٔ یزدگرد یکم را بیرون آورد و رها کرد و اعراب را در پی آزار آنان برآورد. خشونت و آزار علیه مسیحیان به حدی رسیده بود که، یکی از ایرانیان به نام اسپهبذ که مأمور آزار و شکنجه آنان بود، به تنگ آمد و با تحریک آنان، به آنان کمک کرد تا به بیزانس بروند. اسپهبذ با انجام این کار خود، به همسایهٔ غربی رفت و فرمانده سپاه شرقی روم که آناتول نام داشت، او را به فرمانده عرب‌هایی که تحت سیطره روم بودند قرار داد. تئودوسیوس دوم، امپراتور بیزانس، در خواست ایران را مبنی بر تسلیم کردن مسیحیان پناهنده را نپذیرفت، بهرام نیز شروع به شکنجه و تصاحب اموال معدنچیان رومی فعال در معادن طلا و نقره ایران کرد.