اسواد

معنی کلمه اسواد در لغت نامه دهخدا

اسواد. [ اِس ْ ] ( ع مص ) فرزند مهتر زادن. ( منتهی الارب ). مهتر زادن. ( تاج المصادر بیهقی ). فرزند سید زادن. || فرزند سیاه فام آوردن. ( منتهی الارب ). سیاه زادن. ( تاج المصادر بیهقی ). فرزند سیاه زادن.

جملاتی از کاربرد کلمه اسواد

در ۱۹۹۹، حبیب یبار، حبیب اسواد کعبی و احمد مولا نیسی جنبش مبارزه عربی برای آزادی اهواز را در اروپا تأسیس کردند تا از یک کشور عربی مستقل در خوزستان دفاع کنند و تاکنون مرتکب ترورهایی در حمایت از این هدف شدند. این گروه توسط عربستان سعودی تأمین مالی و حمایت می‌شود.