اسنوند

معنی کلمه اسنوند در لغت نامه دهخدا

اسنوند. [ اَ ن َ وَ ] ( اِخ )( در اوستا: اَسْنوَنْت ) در فصل 17 بندهش که از اقسام آتشها سخن رفته ، در بند 7 مندرج است : «آذرگشسب تا هنگام پادشاهی کیخسروب هماره پناه جهان بود. وقتی که کیخسروب بتکده دریاچه چچست را ویران کرد، آن آتش بیال اسب او فرونشست سیاهی و تیرگی را برطرف نمود و روشنایی بخشید، به طوری که او توانست بتکده را ویران کند. در همان محل در بالای کوه اسنوند دادگاهی ( معبدی ) ساخت و آذرگشسب را فرونشاند». در فصل 12 بندهش بند 26 مندرج است که کوه اسنوند در اتروپاتکان ( آذربایجان ) است. از این کوه در بند 5 زامیادیشت ( اوستا ) اسم برده شده است. امروز بتحقیق نمیدانیم که کوه مزبور در چه نقطه آذربایجان واقع است. در زادسپرم نیز در فصل 6 بند 22 مندرج است : «آذرگشسب پیروزگر در کنار دریاچه چچست واقع است ». باز در زادسپرم فصل 11 بند 9 آمده : «آذرگشسب در کوه اسنوند در آتروپاتکان است ». در دو سی روزه کوچک و بزرگ در بند 9 و در آتش نیایش بندهای 5-6 از کوه اسنوندو کوه ریوند که در نیشابور محل آتشکده معروف آذربرزین مهر بوده یاد شده است. ( یشتها تألیف پورداود ج 2صص 239 - 242 ) ( مزدیسنا تألیف معین صص 199-201 ).

جملاتی از کاربرد کلمه اسنوند

در بُندَهِش، زامیادیَشت و زادسپَرَم از کوهی به نام «اَسَنوَند» نام برده می‌شود که در آذربایجان واقع شده‌است. در زادسپرم مکان آذرگشسب در این کوه قرار دارد؛ البته شواهد زیادی در رابطه با یکسان‌بودن سهند و اسنوند وجود ندارد.