اسنوری
جملاتی از کاربرد کلمه اسنوری
در فوریه ۲۰۲۱ کوهنورد پاکستانی علی سدپارا به همراه جان اسنوری از ایسلند و خوان پابلو موهر از شیلی طی تلاش برای صعود زمستانی کی۲، در نزدیکی باتلنک ناپدید شدند. پس از چند روز جستجوی بینتیجه برای یافتن آنها توسط تیمهای امداد و بالگردهای ارتش پاکستان، اعلام شد که آنها مردهاند.
از بور در چهارمین ترانهٔ ولوسپا، اولین شعر در ادای شاعرانه، و در ششمین فصل گیلفاگینینگ، اولین بخش از مجموعه ادای منثور، اثر اسنوری استورلوسون یاد شدهاست. بدین روایت یمیر نخستین موجود و جد تمامی یوتون، از ماده گاوی به نام اودوملا تغذیه میکرد که از ذوب شدن یخها و از قطرههای شبنم پدید آمده بود و خود گاو برای تغذیه، سنگهای نمک را میلیسید. از لیسیدن سنگهای بلورین و شور گینونگاگپ بوری اولین ایزد شکل گرفت. بوری نیز صاحب پسری به نام بور شد که با بستلا ازدواج نمود.
مؤلفان این سرگذشتنامهها مشخص نیستند. یکی از این متون به نام «سرگذشتنامه اِگیل» به باور دانشوران توسط اسنوری استورلوسون نوشته شده که از نوادگان یکی از قهرمانان این داستان بود.
حکایات متعددی از تالارهای بزرگ ضیافت ساخته شده برای جشنهای مهم زمانی که از خانواده سلطنتی اسکاندیناوی دعوت میشد، وجود دارد. بر اساس افسانه ای که توسط اسنوری استورلوسون، در هایمسکرینگلا ثبت شدهاست، ورملاند اواخر قرن نهم، سردار آکی از هر دو پادشاه نروژی هارالد یکم و پادشاه سوئدی اریک ایموندسون دعوت کرد، اما پادشاه نروژی را به اقامت در [تالار ضیافت] مجلل و تازهساختهاش دعوت نمود، زیرا او جوانترین پادشاه بود و دورنمای بهتری داشت. از سوی دیگر، پادشاه مسنتر سوئدی مجبور شد در تالار ضیافت قدیمی بماند. پادشاه سوئد آنقدر تحقیر شد که آکی را کشت.
این سفر به شمال برمی گردد و کارلسفینی بیهوده به جستجوی ثورال میپردازد. مردان کارلسفنی با موجودی یک پا روبرو میشوند که گفته میشود ثوروالد ایریکسون را با یک تیر با کشته مردهاست. پسر کارلسفنی، اسنوری، در دنیای جدید متولد شدهاست. اما سرانجام آنها را ترک میکنند و پس از گذراندن وقت خود در گرینلند به ایریک سرخ، کارلسفنی و گودرید به مزرعه کارلسونی در رینینز در ایسلند بازمیگردند.
جنگ آسیر و ونیر در اساطیر اسکاندیناوی، نبردی کهن بود که میان دو گروه از ایزدان به نامهای اِزیر و ونیر درگرفت که در نهایت به صلح و اتحاد این دو گروه و تشکیل تنها یک گروه از ایزدان منجر شد. این جنگ یکی از رخدادهای مهم در اساطیر نورس بهشمار میرود. روایتهای این اسطوره آشفتهاست و اسنوری بدون اشاره به علت این نبرد از دو افسانه متفاوت سخن میگوید. اطلاعات خرد و پراکندهای دربارهٔ جنگ در منابع باقی ماندهای همچون شعر ولوسپا، اولین و شناختهشدهترین شعر در ادای شاعرانه، در کتاب اسکالدزکاپارمال بخشی از مجموعه متون ادای منثور و روایات کتاب ینگلینگ ساگا (تاریخ دودمان شهریاری ینگلینگ) اثر اسنوری استورلوسون به چشم میخورد.
او هنگامی که در فرهنگستان هنر اسلو مشغول تحصیل در رشتهٔ نقاشی بود با نوشتن رمانی به زبان نروژی فعالیت ادبی خود را آغاز کرد. وی سپس به ایسلند بازگشت و در آنجا سالهای پر رونق شاعری وی آغاز شد. یرتارسون چندین مجموعهٔ شعر انتشار داده است و یکی از محبوبترین شاعران ایسلندی سدهٔ بیستم شناخته میشود. او متأثر از از ادبیات سنتی ایسلند است و شاعری امروزی و همزمان سنتی و نیز شاعری ملی و در عین حال جهانی است. اسنوری یرتارسون در سال ۱۹۸۱ میلادی، برندهٔ جایزه ادبی شورای نوردیک شد.
ساخت تالارهای جدید ضیافت میتوانست تدارکی برای قتلهای خائنانه شاهان نیز باشد. در بخش یانگلی ساگا هایمسکرینگلا، اسنوری روایت میکند که چگونه در قرن هشتم، پادشاه افسانهای سوئد اینگجالد یک تالار بزرگ ضیافت را صرفاً برای سوزاندن تمام پادشاهان کوچک تابع خود در اواخر شب هنگامی که آنها خواب بودند، ساخت. طبق حماسه اینگوار بزرگمسافر، همین حیله توسط پادشاه سوئد اریک ششم و حاکم نروژ هاکون سیگوردسون انجام شد، زمانی که آنها آکی، پادشاه زیر نظر شورشی سوئد، را در گاملا اوپسالا در اواخر قرن دهم به قتل رساندند.