اسند

معنی کلمه اسند در لغت نامه دهخدا

اسند. [ ] ( اِخ ) از جبال مازندران : آب جرجان از جبال اسند مازندران از دره شهرک نو برمی خیزد. ( نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی مقاله ثالثه چ بریل لیدن 1331 ص 214 ).

معنی کلمه اسند در فرهنگ فارسی

از جبال مازندران آب جرجان از جبال اسند مازندران از دره شهرک نو بر می خیزد .

جملاتی از کاربرد کلمه اسند

و کان التّحریم موجبا لکفّارة الیمین. قال المفسّرون قصّة العسل اسند و قصّة ماریة اشبه.