اسلاونی

معنی کلمه اسلاونی در لغت نامه دهخدا

اسلاونی. [ اِ وُ ] ( اِخ ) اِسلاوُنیا. کرواسی اسلاونی . بخشی از هنگری ( مجارستان ) قدیم ، که سکنه آن از نژاد اسلاو بود. دولتی اسلاونی از نیمه قرن دهم م. تا نیمه قرن یازدهم در اروپا وجود داشت. این دولت در ساحل جنوب غربی دریای بالتیک ، میان نهر الب وین امتداد یافته ، قسمت اعظم مکلنبورگ را نیز در بر داشت و شهرهای عمده آن عبارت بود از: لوبک ، پلون ، ولگاست ، کیسین و مکلنبورگ. در سال 1047 م. شخصی موسوم به کوچالک بیاری دانمارکیها و امداد دوک ساکس اسلاوهائی را که در این سرزمین میزیستند تحت اطاعت خود درآورده و آنان را مسیحی کرد و دولتی تابع ساکس تشکیل داد.در سنه 1080 م. شخصی کروکو نام بدعوی ریاست برخاسته اهالی را بشورانید و با بلوایی نصرانیت را ترک و دین قدیم را تجدید و احیا کرد و اهالی کشور خود را مستقل ساخت ، ولی در سنه 1105 م. هانری پسر کوچالک مزبور اسلاونیا را دوباره ضبط کرد و در سال 1126م. درگذشت و کانوت لاوارد دانمارکی وارث و جانشین وی گشت. در سنه 1131 م. وی را هم بکشتند و در این حال اسلاونیا در میان چند حکومت کوچک منقسم گردید و در سنه 1161م. «هانری شیر» قسمت اعظم این کشورهای کوچک را تحت تصرف خویش درآورده بساکس ملحق ساخت و بقیه را هم دولت دانمارک ضبط کرد. در 1918م. اسلاونیا بمملکت صِرب و کروات اِسلُوِن با یوگوسلاوی ملحق گردید و در 1941 از آن مجزی گردیده ، ناحیت کروات مستقل را بوجود آورد.

معنی کلمه اسلاونی در فرهنگ فارسی

یا کرواسی اسلاونی بخشی از هنگری قدیم که سکنه آن از نژاد اسلاو بود . دولتی اسلاونی از نیمه قرن دهم میلادی تا نیمه قرن یازدهم در اروپا وجود داشت . این دولت در ساحل جنوب غربی دریای بالتیک میان نهر الب و ین امتداد یافته قسمت اعظم مکلنبورک را نیز در برداشت و شهرهای عمده آن عبارت بود از : لوبک پلون ولگاست کیسین و مکلنبورگ . در سال ۱٠۴۷ میلادی شخصی موسوم به کوچالک بیاری دانمارکیها و امداد دوک ساکس اسلاوهائیرا که در این سرزمین می زیستند تحت اطاعت خود در آورده و آنانرا مسیحی کرد و دولتی تابع ساکس تشکیل داد . در سنه ۱٠۸٠ شخصی کرو کو نام بدعوی ریاست برخاسته اهالیرا بشورانید و بابلوایی نصرانیت را ترک و دین قدیم را تجدید و احیا کرد و اهالی کشور خود را مستقل ساخت ولی در سنه ۱۱٠۵ میلادی هانری پسر کوچالک مزبور اسلاو ونیا را دوباره ضبط کرد و در سال ۱۱۲۶ در گذشت و کانوت لاوارد دانمارکی وارث و جانشین وی گشت در سنه ۱۱۳۱ میلادی ویرا هم بکشتند و در این حال اسلاونیا در میان چند حکومت کوچک منقسم گردید و در سنه ۱۱۶۱ هانری شیر قسمت اعظم این کشورهای کوچک را تحت تصرف خویش در آورده بساکس ملحق ساخت و بقیه را هم دولت دانمارک ضبط کرد . در ۱۹۱۸ اسلاونیا بمملکت سرب و کروات اسلون یا یوگوسلاوی ملحق گردید و در ۱۹۴۱ از آن مجزی گردیده ناحیت کروات مستقل را بوجود آورد .

جملاتی از کاربرد کلمه اسلاونی

یانوش، در ۱۰ نوامبر ۱۵۲۶ در سِکِش‌فِهِروار خود را شاه مجارستان خواند و تاج‌گذاری نمود. در این زمان میان فرانسه و امپراتوری مقدس روم جنگ درگرفته‌بود. نیروهای امپراتوری شهر رم را اشغال کردند و پاپ کلمنت هفتم را که پشتیبان فرانسه بود برانداختند. در ۱۵۲۷ ارتشی متشکل از آلمان‌های مزدور به مجارستان تاختند. نیروهای فردیناند برای درهم شکستن مقاومت یانوش، رعایای اسلاونی (کرواسیِ امروز) را نیز بر او شوراندند. سرانجام در نبرد تارتسال یانوش یکم شکست خورد و به لهستان گریخت. او سرانجام دست به دامان عثمانی شد که این عمل در آن زمان شهرت او را لکه‌دار کرد.
پراکندگی جمعیت در اسلاونی از شرایط توپوگرافیک تابعیت می‌کند به‌گونه‌ای که با غلبه شدید ناهمواری‌ها، ساکنان اولیهٔ آن یعنی اسلاوها به دنبل مسطحترین مناطق بوده و هرجا به نقطه‌ای صاف و هموار رسیده‌اند در آنجا مستقر شده و از آن‌جا که این نوع محدوده‌های در اسلاونی کمتر به چشم می‌خورد با نگاه به نقشهٔ دموگرافیک موجود متوجه عدم تعدد در مراکز جمعیتی شهری و روستایی می‌شویم. در این میان دو شهر لیوبلیانا و ماریبور بزرگترین دشت‌های واسطه‌ای را به خود اختصاص داده‌اند.
در ۱۲۴۶ پدرش برای تضمین جانشینی پسرش تاج شاهی بر سر او گذارد و فرمانروایی کرواسی، دالماسی و اسلاونی را بدوسپرد. در ۱۲۵۸ بلا متعهد شد تا کنترل ترانسیلوانی را نیز به پسرش بسپارد. در همان سال اشتایرمارک بر مجارستان شورید و ایشتوان به سرکوب آنان شتافت؛ پس از آن او از سوی پدر دوک این منطقه شد، ولی محبوبیت و پذیرشی در میان مردمان آن سامان نیافت و آنان بها انگیزش پرمیسل اوتاکار دوم بر ایشتوان شوریدند، نتیجه جنگ میان بوهم و مجارستان و ناکامی‌های مجارها و سرانجام واگذاری این سرزمین به بوهم بود.