اسلان. [ اِ ] ( اِخ ) قصبه ایست در کنت نشین است میث ، کنار نهر بونیه ، در دوازده هزارگزی مغرب دروکده. کاخی بسیار زیبا داردو وقتی شهر مهمی بوده است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). اسلان. [ اِ ] ( اِخ ) بارون دُ. یکی از شرقشناسان فرانسه. متوفی بسال 1878م. وی مقدمه ابن خلدون را بزبان فرانسه ترجمه و در سنه 1863 انتشار داد. و همچنین دیوان امروءالقیس را بعد از ترجمه با متن عربی آن یکجا بطبع رسانید. و هم تقویم البلدان ابوالفدا را ترجمه کرد. ( از قاموس الاعلام ترکی ).
معنی کلمه اسلان در فرهنگ فارسی
یکی از شرقشناسان فرانسه متوفی بسال ۱۸۷۸ وی مقدمه ابن خلدون را بزبان فرانسه ترجمه و در سنه ۱۸۶۳ میلادی انتشار داد . و همچنین دیوان امرو القیس را بعد از ترجمه با متن عربی آن یکجا بطبع رسانید .
ساریاسلان در کنار شعر، به نگارش مقالات ادبی و ترجمه نیز مبادرت میورزد. مجموعه شعر ساری اسلان با نام «لو» در سال ۱۹۷۳ منتشر شد و «جایزه ادبی آلک مانوگیان» (ارمنی: Ալեք Մանուկեանգրական մրցանակ) را برای شاعر به ارمغان آورد.
۵ اوت سپاه روسیه حرکت خود به سمت دربند را ادامه داد. ۶ اوت در رود سولاک، مورزا چرکاسکی و اسلان بیک با جوخههای کاباردیایی خود به سپاه ملحق شدند. ۸ اوت از رود سولاک عبور کردند. ۱۵ اوت سپاهیان به شهر تارکی محل اقامت شمخال رسیدند. ۱۹ اوت نبردی میان سپاهیان روس و سپاه ۱۰هزار نفری محمود، سلطانِ اوتامیش و جوخهٔ ۶ هزار نفری احمد خان، اوسمیِ قِیتاق درگرفت که با پیروزی روسیه خاتمه یافت.
امیر اسلان اسکندروف و ۵ نفر دیگر در سال ۲۰۰۵ به اتهام شروع تشکیل ارتش اسلامی مجرم شناخته شدند.
پس از آن، داون تریدر به دریانوردی در منطقهای ادامه میدهد که در آنجا مردمان دریایی دوئل میکنند و آب به جای شور شیرین میشود، این مهم را ریپیچیپ زمانی کشف میکند که خصمانه برای مبارزه با مرد دریایی که تصور کرد او را به چالش میکشد، به درون آب پرید. در نهایت آب آنقدر کم عمق میشود که کشتی نمیتواند جلوتر برود. کاسپین دستور میدهد تا قایقی را مهیا کنند و اطلاع میدهد که قصد دارد با ریپیجیپ به لبه دنیا برود. خدمه اعتراض کرده و میگویند به عنوان پادشاه نارنیا، او هیچ حقی ندارد که آنها را رها کند. کاسپین با ناراحتی به درون کابینش میرود اما هنگامی که بازمیگردد میگوید که اسلان در کابینش ظاهر شده و به او گفته که تنها لوسی، ادموند، یوستاس و ریپیچیپ باید به آنجا بروند.
افراد ساکن در این روستا بیشتر از طایفه حسین خان حسینی بوده که دارای فرزندان ذیل میباشد: 1-قاید بوری رسم 2-قاید محمد رضا رسم 3-قاید خمکار رسم 4-قاید اسلان رسم.خانوارهای ساکن در این روستابه لحاظ دینی و مذهب و اعتقادات زبانزد خاص و عام بودهاند و تنها کسانی بودهاند که هیچ وقت زیر سلطه خوانین قرار نگرفتهاند و همیشه با خوانین درگیری داشتهاند.به لحاظ دامداری و کشاورزی علیالخصوص دامداری بسیار فعال بودند و از این لحاظ ثروتمند بودهاند.مردمی بسیار خونگرم و مهمان دوست و طرفدار صلح و دوستی و عدالت بوده اند