استیثار

معنی کلمه استیثار در لغت نامه دهخدا

استیثار. [ اِ ] ( ع مص ) استئثار. استیثار بر اصحاب ؛برگزیدن گزیده ها خویش را نه یاران را: استأثر علی اصحابه. || استیثار به ؛ بخودی خود پرداختن به. برای خود گزیدن. برای خود برگزیدن امری : استأثر اﷲ بالبقاء و العدل ؛ برای خود گزید خدای تعالی بقا و عدل را. || استأثر اﷲ بفلان ؛ وقتی گویندکه کسی بمیرد و امید بخشایش او باشد. || بخودی خود ایستادن بکاری. || بسیار خواستن چیزی را. || بسیار آمدن. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه استیثار در فرهنگ فارسی

برگزیدن گزیده ها خویش را نه یاران را

جملاتی از کاربرد کلمه استیثار

ز استیثار مقصود اختیار است که زر قلب ازو کامل عیار است
ایثار، فداکاری یا نوع‌دوستی در لغت به معنی برگزیدن، عطا کردن، سود دیگران را بر منفعت خویش مقدم داشتن و منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم شمردن، می‌باشد. در معنی اصطلاحی نیز بدان معنی است، که آدمی از روی قصد و نیت خِیر، دیگران را بر خود ترجیح دهد و ایشان را بر خویشتن برگزیند. آنها که طرفدار ایثار و دیگرگزینی هستند، این عمل را مُتعالی و اخلاقی می‌دانند که در مقابل آن، استیثار و خودگزینی قرار دارد. واژه ایثار در متون منتشر شده، نخستین بار توسط فیلسوف فرانسوی اگوست کنت، برای کلمه مقابل خودپرستی ابداع و بکار گرفته شد.