اسب دوم

معنی کلمه اسب دوم در لغت نامه دهخدا

اسب دوم. [ اَ ب ِ دُوْ وُ ] ( اِخ ) ( اصطلاح نجوم ) یکی از صور شمالی. || ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اسبان دهگانه سباق عرب. رجوع به مصلی شود.

معنی کلمه اسب دوم در فرهنگ فارسی

یکی از صور شمالی

جملاتی از کاربرد کلمه اسب دوم

نام ترانه، اصطلاحی اسپانیولی در مسابقات اسب‌دوانی است و هنگامی به‌کار می‌رود که اسب برنده، تنها «به فاصلهٔ یک سرِ اسب» جلوتر از اسب دوم باشد و با همین فاصلهٔ اندک، از خط پایان بگذرد. داستان ترانه از زبان کسی است که به‌طور وسواس‌گونه بر روی اسب‌های مسابقه شرط‌بندی می‌کند و این عادت و وسواس خود را با عشق و علاقه‌اش به زنان مقایسه می‌کند.
بر روی همین سکو بخشی از ستون فقرات یک اسب دیگر نیز به‌دست آمده‌است، که محتمل است این اسب دوم به قبر دیگری ارتباط داشته باشد که در نزدیکی قبر دختر اشکانی قبلی، باشد، اما ازآنجایی‌که مابقی محدودهٔ این آثار در زیر ساخت‌وسازها و خیابان‌ها قرار دارد، امکان ادامه کاوش به وقوع نپیوست.