ازینجا. [ اَ ] ( حرف اضافه + اسم ) مخفف از اینجا. از این مکان. || ( حرف ربط مرکب ) ازین سبب. برای این. بدین علت : مگر مار بر گنج ازینجا نشست.نظامی.
معنی کلمه ازینجا در فرهنگ فارسی
۱ - ازینجا از این مکان . ۲ - از این سبب برای این بدین علت : ( از اینجا چنین کرد که پیروز آید . )
جملاتی از کاربرد کلمه ازینجا
دوم آنک نبوت و علم را چون قوت سلطنت و شوکت مملکت یار بود تصرف و تاثیر آن یکی هزار بود و عزت دین بتیغ آشکارا گردد. خواجه علیهالسلام ازینجا فرمود «اللهم اعزالاسلام بعمر او بابی جهل» و نبوت را بتیغ نسبت درست میکرد که «انا نبیالسیف».
فر کیخسروی ازینجا خاست که جهانرا به علم و عدل آراست
یا باز پس فرست ازینجا به خانه ام یا در جوار بارگه اینجام خانه ساز
کنون برکنم لشکر از جای خویش برانم سپه را ازینجا به پیش
أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ اهل آتش ایشاناند که جاوید در آنند، ایشان را هرگز از آن رهایی نه، و زان بیرون آمدن نه. و این در قرآن نه جای است جز زانک گفت فِی جَهَنَّمَ خالِدُونَ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ این نهایت قصه آدم است و ازینجا قصه بنی اسرائیل در گرفت و سخن در آن رود ان شاء اللَّه تعالی.
جهان آب است و من در وی جمال یار میبینم ازینجا خواب در چشمم مگر بسیار میآید
بمن گفتست گر تو این تل خاک ازینجا بفگنی وره کنی پاک
رهی دورست امّا بعد مرگت ازینجا برد باید زاد و برگت
وگفت: بدینحدیث نتوان رسید به مردی هر که درین حدیث رسید ازینجا خلاص نتوان یافت به مردی.
نشنیدهای که در بدایت کار که هنوز خار آن قوّت نگرفته بود، دامن درّاعه عصمت آدم چون میدرید؟ اکنون که خار آن قوی گشت، و روزگار برآمد با علی بو طالب خود چه کند؟ مصطفی (ص) ازینجا گفت: «حبّ الدّنیا رأس کلّ خطیئة»،تا دل بر آن کمتر نهند، و حذر کنند، و ربّ العزّة جلّ جلاله گفت: قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ وَ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقی. تا رغبت کمتر نمایند، و از آن پرهیزند.