معنی کلمه ازملال در لغت نامه دهخدا ازملال. [ اِ م ِ ] ( ع مص ) ازمال. درپوشیدن جامه را و پیچیده شدن بدان. ( منتهی الارب ).
جملاتی از کاربرد کلمه ازملال نه بترسی ز کردگار و رسول نه بیندیشی ازملال و وبال مرا با کمالی بگفت ازملال بود حرف تشبیه کاف کمال