ارگلی. [ اَ گ َ ] ( مغولی ، اِ ) گوسفند دشتی. ( آنندراج ) ( ذیل و تتمه برهان قاطع چ هند ). رجوع به ارغالی شود. ارگلی. [ اِ رِ ] ( اِخ ) رجوع به ارکله و هراکله شود.
جملاتی از کاربرد کلمه ارگلی
در ۱۹۳۸ به دلیل ابتلا به بیماری سل مجبور شد یک سال از مدرسه و آموزش فاصله بگیرد. به دلیل فاصلهای که از فضای آموزشی گرفته بود، پس بازگشت مجدد به تحصیل در سال بعد نیز موفق به ادامه تحصیل نشد. پس مدرسه را رها کرد و به عنوان دستیار مسئول مالی واردات در شرکت زغال سنگ ارگلی، مشغول به کار شد.