ارنست پرون

معنی کلمه ارنست پرون در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ارنست پرون یکی از صمیمی ترین دوستان محمدرضا شاه پهلوی اهل سوئیس بود. او در سوئیس با محمدرضا آشنا شد و در دوران ولیعهدی با وی به ایران آمد و تا پایان عمر در کنار او ماند. او انجام برخی ماموریت های شخصی و غیر رسمی برای شاه را برعهده داشته است.
ارنست پرون، یکی از نزدیک ترین و صمیمی ترین دوستان محمدرضا شاه و پسر فرّاش مدرسه له روزه در کنار دریاچه ژنو در سوئیس بود. رضا شاه می خواست فرزندش به روش غربیان بار بیاید، از این رو مدرسه له روزه در سوئیس (بی طرف) را برگزیده بود تا احتمال بروز مخاطرات سیاسی ناشی از تحصیل ولی عهدش را در یکی از کشورهای درگیر مسائل سیاسی ایران به کم ترین مقدار کاهش دهد.ارنست ۱۰ سال از محمدرضا بزرگ تر بود. وی در مراقبت از زمین ها و بناهای آن مدرسه به پدرش کمک می کرد. یکی از زندگی نامه نویسان درباره آغاز دوستی محمدرضا و پرون می نویسد:«... (پرون) لاغر و کوچک اندام بود... و بسیاری از شاگردان او را دست می انداختند. روزی یکی از شاگردان، فرغون محتوی کودی را که پرون حمل می کرد، با لگد سرنگون می سازد، محمدرضا مقصر را کتک می زند، پس از آن در مدت چند روز، پسر فرّاش و پسر پادشاه ایران با هم دوستانی صمیمی می شوند.»
تنفر رضاشاه از پرون
برخی منابع، مدعی اند که رضاشاه از پرون، نفرت خاصی داشت. البته به نظر نیز نمی رسید که رضاشاه از دوستی ولی عهدش با یک جوان باغبان زاده یا پیشخدمت (اگرچه سوئیسی) زیاد خوشحال شده باشد. حسین فردوست در خاطراتش آورده است که رضاشاه با آمدن پرون به تهران، همراه ولی عهدش کاملاً مخالف بود و پس از اعلام موافقت بر اثر اصرار محمدرضا شاه، تهدید کرد که اگر وی را نزدیک خود ببیند، به قصد کشت وی را تنبیه می کند، البته یک بار هم به این تهدید جامه عمل پوشاند و در باغ کاخ با چوب به تعقیب پرون پرداخت.
قدرت سیاسی پرون در دربار ایران
پس از تبعید رضا شاه از ایران و گذشت پنج سال از ورود ارنست پرون، او صاحب اختیارات تام و تمام دربار شد. رضا شاه مثل یک عروسک کوکی، فرمان بردار دستورهای او بود و شاه به هیچ وجه قادر نبود، آشکارا برخلاف دستورهای او رفتار کند. همه درباریان، رجال سیاسی و سران نظامی نیز در برابر ارنست پرون، کلاه از سر برمی داشتند و برایش احترام قائل بودند. این مرد، نفوذ مغناطیسی عجیبی بر شاه داشت. او در حد کمال، شوخ طبع بود و شاید واقعا به همین دلیل بود که شاه، عاشق و دلباخته اش شده بود... رضاخان، نگران این مسئله بود که یک باغبان زاده نمی تواند برای وراثت سلسله پهلوی، همدم مناسبی باشد. از این بدتر رضاخان، مدت ها نگران فرزندش بود و به عنوان ماموریتی اساسی، وظیفه خود قرار داده بود تا مایه تقویت آن را فراهم سازد. بازگشت ولی عهد از خارج با مردی سالمندتر از خودش به عنوان دوست، نگرانی عمیق شاه را درباره محمدرضا در پی داشت. با این همه، ماهیت دقیق ارتباط شاه با پرون، نامشخص مانده است.
ازدواج ولی عهد ایران با ارنست پرون
...

جملاتی از کاربرد کلمه ارنست پرون

مصدق پس از چند ماه با اقدام پسرش غلامحسین مصدق توسط ارنست پرون از زندان بیرجند به احمدآباد برگردانده شد و در آن‌جا در ملک خود تحت نظر قرار گرفت.
پادشاهان پهلوی که خودشان نیز در مظان توهم توطئه بریتانیا قرار داشتند، بسیاری از حوادث ایران و جهان را به آن سیاست منتسب می‌کردند. رضا شاه به حد افراط به انگلیسی‌ها سوظن داشت و همهٔ بدی‌های دنیا را از انگستان می‌دانست. حتی سوظنش به پسرش محمدرضا هم متوجه شد و فکر کرد که با انگلیسی‌ها کار می‌کند. محمدرضا، رفیقی سوئیسی به نام ارنست پرون داشت که او را برای کسب خبر از وضع رضا شاه به ژوهانسبورگ فرستاده بود. رضا شاه به اطرافیانش گفت: «حالا این پسره را فرستادند بیاید اینجا، معلوم است از کجا آب می‌خورد…» می‌گفت: «همهٔ این‌ها را انگلیسی‌ها تدارک می‌بینند.» به پسرش سوظن داشت. می‌گفت که دست انگلیسی‌ها است.
از میان نزدیکان عاطفی شاه، ارنست پرون سال‌ها پیش درگذشته بود. اشرف، خواهر دوقلوی او که در نیویورک زندگی می‌کرد، از نظر انقلابیون چهره‌ای مخدوش‌تر از آن داشت که بتواند به ایران بازگردد و به تقویت روحیهٔ شاه کمک کند؛ و از همه بدتر اسدالله علم تنها چند ماه قبل با بیماری سرطانی مشابه خود شاه، درگذشته بود؛ بنابراین سرچشمه‌های حمایت‌کنندهٔ روانی، یکی‌یکی او را ترک گفته بودند.
به نظر می‌رسد او در سوئیس تا حدی با نویسندگان انگلیسی و آمریکایی آشنا شده و حتی آثاری از ویلیام شکسپیر را مطالعه نموده بود. او بعدها هیچ‌گاه علاقه‌ای به مطالعهٔ آثار دانشورانه از خود نشان نداد. عباس میلانی می‌نویسد که او در فرانسه و به همراه ارنست پرون، اشعار و ادبیات فرانسوی را مطالعه می‌کرده است و رابله و دشاتوبریان را نویسندگان موردعلاقهٔ خود معرفی کرده است. او در دورهٔ ولیعهدی به موسیقی سنتی ایرانی و غربی علاقه داشته و موتزارت و لیست، آهنگسازان موردعلاقهٔ او بوده‌اند. این مطالعات در شعر و ادبیات در سال‌های حضور ارنست پرون در دربار او نیز ادامه داشته است.