ارموی

معنی کلمه ارموی در لغت نامه دهخدا

ارموی. [ اُم َ وی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به ارمیه از بلاد آذربایجان و جماعتی از علماء بدان نسبت دارند. ( انساب سمعانی ). اهل ارمیه. از ارمیه.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) او راست کتابی در غریب الحدیث و آن تتمه کتاب ابن الجوزیست. ( کشف الظنون ).
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) ابن حامد. یکی از ائمه لغت عربست.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) تاج الدین. رجوع بتاج الدین و عیون الانباء شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به حسین بن عبداﷲ... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به سراج الدین... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به صفی الدین عبدالمؤمن فاخر... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به فرح بن ابی بکر... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به محمدبن الحسین شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به محمدبن عمربن یوسف... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به محمدبن قحطان... شود.
ارموی. [ اُ م َ وی ی ] ( اِخ ) رجوع به نعیم بن مسافر... شود.

معنی کلمه ارموی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به ارومیه.
۲. از مردم ارومیه، ارومیه ای.

معنی کلمه ارموی در فرهنگ فارسی

منسوب به ارمیه از مردم ارمیه .
اوراست کتابی در غریب الحدیث

جملاتی از کاربرد کلمه ارموی

اگرچه عنصرالمعالی در قابوس‌نامه (قرن پنجم هجری) به یک پرده (مقام) با نام «بسته» اشاره کرده‌است، اما قدیمی‌ترین اشاره به نام «بسته‌نگار» در آثار صفی‌الدین ارموی است (قرن هفتم هجری) که در آن‌ها از بسته‌نگار به عنوان یک مقام فرعی نام برده شده‌است. در آثار موسیقی‌دان‌های بعدی (از جمله عبدالقادر مراغه‌ای)، بسته‌نگار به عنوان یکی از شعبه‌های بیست و چهارگانه نام برده‌شده‌است ولی چند قرن بعد فرصت‌الدوله شیرازی بسته‌نگار را مترادف رهاوی (یکی از مقام‌های اصلی) دانسته‌است.
زیرافکند یا زیرافگند نام یکی از ۱۲ مقام اصلی موسیقی قدیم ایران بوده است. نویسندهٔ رسالهٔ کنزالتحف در باب زیرافکند گفته است که این مقام را به همراه زنگوله و بزرگ باید بیشتر در مجالس اهالی عراق و تاجیک (مناطق مرکزی ایران) نواخت. وی همچنین مقام زیرافکند را همراه با مقام‌های راهوی، بزرگ، زنگوله و حسینی، مقامی حزن انگیز دانسته است. صفی‌الدین ارموی نیز مانند صاحب کنزالتحف، مقام زیرافکند را مقام غم (شدّ المحزون) می‌داند.
این مقام را به همراه مقام‌های رهاوی، حسینی، بزرگ و زیرافکند، مقامی حزن‌آور می‌دانستند. البته صفی‌الدین ارموی، این مقام را مقام خواب (شدّ النوم) نیز معرفی کرده‌است. این مقام در موسیقی دستگاهی ایران به شکل آهنگی موزون، در اغلب دستگاه‌ها به کار می‌رود. همچنین به نظر می‌رسد که این مقام در گذشته آهنگی موزون و بانشاط بوده‌است، و هم‌اکنون تنها بخشی از آن به شکل ریتمی موزون در موسیقی دستگاهی به یادگار مانده‌است. مولوی در شعری به مقام زنگوله اشاره می‌کند:
بعد از نوشته‌های ابن سینا در مورد موسیقی در کتاب شفا و آثار ابن زیله، رسالهٔ الأدوار «قدیمی‌ترین رسالهٔ موجود دربارهٔ نظریهٔ علمی موسیقی ایرانی» دانسته می‌شود. این کتاب را قدیمی‌ترین کتاب موجود دربارهٔ نظریهٔ علمی موسیقی ایرانی دانسته‌اند، و گفته شده که در تمدن اسلامی هیچ کتاب دیگری در این زمینه از نظر دفعات نسخه‌برداری و ترجمه و شرح به الأدوار ارموی نرسیده‌است.
نقاش بصورتگری ارموی شکافد صورت نتوان بست کزین رنگ نگارد
به عقیدهٔ خانلری، این نام احتمالاً ساختگی است و روشن است، پدرش صفی‌الدین به طور یقین صفی‌الدین ارموی (نظریه‌پرداز بزرگ سدهٔ هفتم ه‍.ق) نبوده‌است. همچنین تاریخ رساله با این مدعا که وی نوادهٔ پنجم قابوس وشمگیر باشد سازگار نیست و متن آن هم با سبک متون قرن چهارم و پنجم ه‍.ق مطابقت ندارد. به گفتهٔ خانلری این مدعا در نسخه‌های خطی متعددی که از این اثر موجود است تکرار شده‌است. فارمر نیز در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته، در مورد هویت نویسندهٔ اثر تشکیک کرده‌است، تاریخ نگارش اثر را قرن هفدهم میلادی یا پس از آن دانسته‌است و از این رو آن را به عنوان یکی از معدود رساله‌های موسیقی این دوره حائز اهمیت برشمرده‌است.
مقالهٔ دوم به محاسبهٔ ریاضی فواصل موسیقی اختصاص دارد و آن‌ها را بر اساس نسبت‌های ریاضی تعریف می‌کند (ر.ک. ادوار). همچنین، ارموی در این مقاله به مفهوم ملایمت نیز می‌پردازد و فواصل را به دو دستهٔ ملایم و ناملایم تقسیم می‌کند. برای مثال در این روش فاصلهٔ چهارم درست با نسبت ۴:۳، فاصلهٔ پنجم درست با نسبت ۳:۲ و فاصلهٔ دوم کوچک با نسبت ۲۵۶:۲۴۳ محاسبه می‌شود.
در متون قدیمی، فاصله‌های ریزپرده‌ای (که کمتر از نیم‌پرده طول دارند، یا طولشان مضربی از نیم‌پرده‌ها نیست) بر اساس موقعیت انگشتان روی دستهٔ سازهایی مانند عود تعریف می‌شدند. به فواصل ریزپرده‌ای هم نام‌هایی نظیر «طنینی»، «مجنب» و «بقیه» داده می‌شد. طنینی معادل یک پرده و بقیه معادل نیم پرده بود و مجنب فاصله‌ای بین این دو بود اما اندازهٔ آن مضربی از یک چهارم پرده (ربع پرده) نبود. صفی‌الدین ارموی در کتاب الادوار هر فاصلهٔ اکتاو را شامل ۱۷ پرده نامید که برخی از آن‌ها فواصل ریزپرده‌ای داشتند. برای مثال، فاصلهٔ دوم نیم‌بزرگ در این روش حدود ۱۸۰ سنت به دست می‌آمد.
تا اواسط قرن هفتم هجری (معادل قرن سیزدهم میلادی)، در موسیقی ایرانی نظام تقریباً یکسانی به‌خصوص در خراسان بزرگ رایج بوده است. در این نظام، دوازده پرده (مقام) و شش شعبه (آوازه) وجود داشته است و پرده راست، مادر پرده‌های دیگر بوده است. پس از صفی‌الدین ارموی، تقسیم‌بندی تازه‌ای ظهور می‌کند که طی آن، عشاق پرده مادر می‌شود و اسامی برخی پرده‌ها نیز تغییر می‌کند. جامایف، سیستم قبل از ارموی را پرده‌ای و پس از او را مقامی می‌خواند.
میرجلال الدین محدّث ارموی نخستین بار، تفسیر گازر را در ده مجلد از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ ش به چاپ رساند.
سراج‌الدین محمود ارموی حکیم و منطق‌دان ایرانی از قرن هفتم هجری است.