معنی کلمه ارغنون زن در لغت نامه دهخدا ارغنون زن. [ اَ غ َ زَ ] ( نف مرکب ) نوازنده ٔارغنون. آن که ارغنون نوازد. ( آنندراج ) : همی راندم فرس را من بتقریب چو انگشتان مرد ارغنون زن.منوچهری.در کین سیاوش ارغنون زن آن زخمه درفشان فروریخت.خاقانی.ز یونانیان ارغنون زن بسی که بردند هوش از دل ِ هر کسی.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه ارغنون زن انگشت ارغنون زن رومی به زخمه بر تب لرزهٔ تنا تننانا برافکند سار مسکین که نیست چون بلبل رومی ارغنون زن گلزار بیدست ارغنون زن گردون به رنگ و شکل شب موی گشت و ماه کمانچهٔ رباب شد ز یونانیان ارغنون زن بسی که بردند هوش از دل هر کسی در کین سیاوش ارغنون زن آن زخمهٔ درفشان فرو ریخت