ارزم

معنی کلمه ارزم در لغت نامه دهخدا

( آرزم ) آرزم. [ رَ ] ( اِ ) رزم. جنگ. کارزار. ( غیاث اللغات ).
ارزم. [ اَ زَ ] ( اِخ ) موضعی است در دودانگه هزارجریب. ( سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 122 ).

معنی کلمه ارزم در فرهنگ معین

( آرزم ) (رَ ) ( اِ. ) رزم ، جنگ .

معنی کلمه ارزم در فرهنگ فارسی

( آرزم ) ( اسم ) رزم کارزار جنگ .
جنگ کارزار
رزم، کارزار، نبرد، جنگ
موضعی است در دودانگه هزار جریب

معنی کلمه ارزم در فرهنگ اسم ها

اسم: آرزم (پسر) (فارسی) (تلفظ: ārazm) (فارسی: آرَزم) (انگلیسی: arazm)
معنی: جنگ، رزم، کارزار

جملاتی از کاربرد کلمه ارزم

ز جانت بنده ام جانا گرانجانی نمی ارزم در آن حضرت چو می دانم که نوعی از سبکباریست
خاک سیه ار ز سیم و زر وام کند ارزم بدرستی آسمان رام کند
می‌لرزم از آن که نه ارزم ٭ وازانم کی سزم جاوید نیاویزم.
طبیبا، بهر جان ناتوانم غم مخور چندین رها کن جان دهم، زیرا نمی ارزم به درمانی
این قدر ارزم که به هیچم خری بیم زیان نیست ز سودای من
گر به آن ارزم که در اصلم خریداری کنی اصل و فرعم را بخر وآن گه به لطف خود سپار
در گلشن کوی تو من خار چه ارزم آتش به من انداز که خار و خسم آنجا
من خود به چه ارزم که تمنای تو ورزم در حضرت سلطان که برد نام گدایی
در حبس چه آید ز من و من به چه ارزم کامروز نمی بینم جز زندانبانی
من خود چه ارزم پیش تو کز لاله رویان جهان شد صدهزاران خاک و تو قدر یکی نشناختی