اردشیری

معنی کلمه اردشیری در لغت نامه دهخدا

اردشیری. [ اَ دَ / دِ ] ( ص نسبی ) منسوب به اردشیر.
اردشیری. [اَ دَ / دِ ] ( اِخ ) رجوع بطایفه بویر احمدی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه اردشیری

مجموعه کتاب های وارکرفت و دنیای وارکرفت توسط نشر ویدا و به ترجمه افشین اردشیری منتشر گردیده است.
کاروانسرای بین راهی در اردشیری - وجود کانال‌های زیرزمینی وباغ هزار خانه در دهپاگاه و آثار تنل‌های زیر زمینی و تل گرد در سرتلی و مزار امامزاده شاداب در سربست حکایت از قدمت این روستاها دارد
۱-شول ۲- سنگر ۳- اردشیری ۴- دهپاگاه ۵- سرتلی ۶- باسکان (سربست )۷- دالین ۸- خلار9-رودبال
چرام از مضافات بلاد شاپور است ،....... این محال مخصوص لرهای ممسنی بلاد شاپور باشد و اساس طوایف ایشان برین موجب است؛ "گشتاسبی، کرشابی، زیلایی، بادلانی، تومانی، دلاوری، دشمن زیاری، سر کوهکی، چهارروستاق، گیوه مویی، حسن عالی، اردشیری، عباسی، قلندری "
به انگشت بنمود با کدخدای که آمد یکی اردشیری به جای
حسین‌آباد اردشیری، روستایی از توابع بخش همایجان شهرستان سپیدان در استان فارس ایران است.