ارتش سالاری

معنی کلمه ارتش سالاری در فرهنگ عمید

حکومتی که در آن نظامیان قدرت را در دست دارند، میلیتارسم.

معنی کلمه ارتش سالاری در فرهنگستان زبان و ادب

{stratocracy} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست دارند و این امر به یک سنت سیاسی تبدیل شده است

جملاتی از کاربرد کلمه ارتش سالاری

هستهٔ اصلی و مرکزی سپاه غزنوی را غلامان ترک زر خرید تشکیل می‌دادند؛ ولی محمود بر خلاف زمان گذشته توانست نظم خاصی را در ارتش برقرار کند و محمود علاوه بر غلامان ترک داوطلبانی که به اصطلاح غازیان نامیده می‌شدند در لشکر خود داشت. دولت محمود غزنوی با جلب نظر روستاییان بی زمین و وارد کردن آن‌ها به صفوف غازیان و فریب آن‌ها به امید کسب ثروت از غنایم جنگی سعی می‌کرد تا تناقضات اجتماعی را محو کند و دولت غزنوی گرایش به ارتش سالاری داشت در نتیجه میتوان نتیجه گرفت که ارتش از بیشترین اعتبار در داخل امپراتوری برخوردار بود
یا ارتش سالاری، حکومتی است که به دست نظامیان اداره می‌شود. این نظام حکومتی دارای حکومتی نظامی است که در آن حکومت و ارتش به‌طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند. شهروندانی که به خدمت سربازی اجباری یا داوطلبانه رفته‌اند، یا کسانی که با افتخار از ادامه خدمت معاف شده‌اند، می‌توانند در سطوح مدیریتی و اداری کشور قرار بگیرند. (البته باید توجه کرد که این نظام حکومتی با شبه نظامیان یا دیکتاتوری نظامیان اشتباه نشود). شهر-حکومت اسپارتا نمونه‌ای تاریخی از این مورد است؛ نظام اجتماعی و قانون اساسی اسپارتا تماماً بر روی آموزش و مهارت نظامی متمرکز بود.