ارتاح

معنی کلمه ارتاح در لغت نامه دهخدا

ارتاح. [ اَ ] ( اِخ ) نام حصنی است منیع و عاصمه ای از اعمال حلب و بدان منسوبست حسین بن عبداﷲ الأرتاحی و ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن حامدبن مفرّج بن غیاث الارتاحی. ( از معجم البلدان ). و صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: قصبه کوچکی است واقع در مسافت یکساعتی قصبه «حارم » از ولایت حلب. در قدیم شهری بسیار معتبر و مستحکم بوده است ودر جنگهای صلیبی محاربات خونین بدانجا وقوع یافته. || نیز نام قریه ای است در سنجاق حوران از ولایت حوران از ولایت سوریه که گویند چشمان حضرت یعقوب در آنجا بینا شد و از اینرو آنرا ارتاح البصر نیز نامند و هر دو موضع مسقط رأس عده کثیری از علماست.

جملاتی از کاربرد کلمه ارتاح

انطاکیه از نظر دینی نیز اهمیت ویژه‌ای برای مسیحیان داشت. این شهر از پترس قدیس، بنا شده بود و اولین اسقف‌نشین شرق را او در همین شهر ایجاد کرده بود. همچنین این شهر در کنار اورشلیم، قسطنطنیه، اسکندریه و رم یکی از پاتریارک‌نشین جهان مسیحیت به‌شمار می‌رفت. مهم‌تر از آن، اینکه برای نسختین بار مسیحیان در این شهر «عیسوی» نامیده شدند.[یادداشت ۳] مسیحیان شهر که در مقایسه با مسلمانان در اکثریت بودند و شامل گروه‌های یونانی، یعقوبی، ارمنی و نسطوری می‌شد. افزون بر این همه قلعه‌ها و کوه‌های اطراف انطاکیه مانند بغراس و ارتاح از توابع انطاکیه بودند که اکثریت از مسیحیان و ارامنه تشکیل می‌شدند.
از این حمله و درگیری‌ها تنها نورالدین سود برد که به حلب بازگشت و به پیگیری اجرای تصمیم‌های خویش، یعنی آزادسازی کل سرزمین‌های انطاکیه واقع در شرق رود عاصی برآمد. هنوز سال ۱۱۴۷ میلادی پایان نیافته بود که ارتاح، کفرلاتا، بلاط و بسرفوت به تصرف وی درآمد و به این ترتیب نورالدین نشان داد که می‌تواند بزرگ‌ترین دشمن صلیبیون باشد.
نورالدین به عقب راندن صلیبیون از دژهای شمال ادامه داد. او در سال ۱۱۵۰ میلادی بر دژهای ارزجان و تل کشفان چیره شد و آنگاه دو پادگان ارتاح و حارم را تصرف کرد. سپس رهسپار غرب گردید و خود را به نزدیکی انطاکیه رساند. او به حملات خویش ادامه داد تا به سویدیه رسید. در این زمان ژوسلین، کنت رها، در کمینی که شماری از سپاهیان ترک برایش نهاده بودند افتاد. نورالدین شماری از نیروهای خود را فرستاد تا وی را از دست کسانی که اسیرش کرده بودند، رها سازند و فرمان داد چشمانش را میل کشیدند و او را در حلب به زندان افکندند. وی همچنان در آن‌جا ماند و نه سال بعد جان سپرد.
صلیبی‌ها با رسیدن به شهر کوچک مراته که نخستین شهر از مناطق زیر فرمانروایی یاغی‌سیان بود، آن را به راحتی تصرف نمودند، زیرا پیش از رسیدن آنان، پادگان تُرکِ شهر فرار کرده بود. آنان همچنین ۱۰۰۰ سرباز را به فرماندهی رابرت، کنت فلاندرز را برای به سوی شهر ارتاح در جنوب مراته فرستادند تا آن را که پیش‌تر پادگانش به‌وسیلهٔ مردمِ عیسوی ساکن آن، کشتار و متواری شده‌بودند به کنترل خود دربیاورد. شهر ارتاح دارای استحکامات نظامی قدرتمندی بود و به سپر انطاکیه شهرت داشت و هیچ سپاهی بدون تسخیر این شهر نمی‌توانست بر انطاکیه دست یابد. مردم ارمنی شهر به رابرت خوشامد گفته و او بدون هیچ مشکلی شهر را در اختیار گرفت.