ادبیات ترکی

معنی کلمه ادبیات ترکی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَدَبیّات تُرْکی، به آثار ادبی شفاهی و مکتوب پدید آمده به لهجه های مختلف زبان ترکی در میان اقوام و ملل متکلم بدان ها اطلاق می شود. بنابراین هر گاه از ادبیات ترکی سخن گفته می شود، نه آن ترکان خاص و واقعی، بلکه همۀ این اقوام و نیز تمام اقوامی که در طول تاریخ زبان آنان را پذیرا و ترکی گوی شدند، مانند مردم ماوراء النهر، آناتولی، آذربایجان و اران، مدّ نظر قرار می گیرند.
ادبیات ترکی در دوره پیش از اسلام بر دو نوع می باشد:
← ادبیات شفاهی
در دورۀ اسلامی، پژوهندگان زبان های ترکی را به دو گونه یا شاخۀ شرقی و غربی تقسیم کرده اند و ادبیات ترکی پدید آمده در حوزۀ هر یک از این دو شاخه را بدان شاخه نسبت داده اند. چون ترک زبانان اغوز (ترکمن که سلجوقیان در زمرۀ آنان بودند) برای نخستین بار به صورت گروهی، روی بر خراسان آوردند و از آن جا به ایران میانه و از آن جا به آذربایجان در غرب ایران و سپس به آناتولی و اران (شمال ارس) راه یافتند و در آن سرزمین ها مسکن گزیدند، بدان سبب زبان اغوزی را ترکی غربی و دیگر زبان های ترکی را شرقی نامیده اند. در این باب دو نکته را باید یادآور شد: نخست آن که پیش از پدید آمدن دولت گؤک ترک در سدۀ ۶م و اندکی پس از پیشروی آنان به سوی غرب، همۀ ترکان در منطقه ای نزدیک به هم و در دامنه های کوهستان آلتایی و در مغولستان می زیستند و زبان شان کما بیش یکسان و یا دست کم بسیار نزدیک به هم بود و زبان کتیبه های بازمانده از قبیله های گوناگون ترک و اویغور و قرقیز و اغوز گویای این حقیقت است. دوم آن که ترک زبانانی که همراه سپاه مغول و پس از تسلط آنان بر ایران، به سوی غرب و سرزمین های یاد شده روی آوردند، تنها از قبیله های گوناگون ترک زبان شرق نشین بودند و نمی توان آن ها را اغوز انگاشت؛ البته شاید در میان آن ها اغوزانی هم بوده اند (اما بی گمان بسیار اندک) و این انبوه ترکان نو رسیده توانسته اند زبان ترکان پیشین را به شدت تحت تأثیر قرار دهند و دگرگون سازند و به یقین توسط اینان بسیاری از واژه های مغولی و واژه های ترکی دخیل در مغولی که شکل مغولی یافته، و دیگر باره از آن زبان به ترکی بازگشته بود، در زبان ترکان پیش، وارد شده است و در ساختار آن تأثیر گذاشته است، از آن رو این تقسیم بندی تنها یک شیوۀ قراردادی است و اصالت آن نمی تواند مطلق باشد.ادبیات ترکی شرقی را می توان به چند دوره یا گونه تقسیم کرد: نخست ترکی شرقی عصر قراختاییان، دوم ادبیات ترکی شرقی خوارزمی، سوم ادبیات ترکی شرقی قپچاقی یا زبان ادبی آلتایی اوردا (آلتین اردو = اردوی زرین)، چهارم ادبیات ترکی جغتایی (مکتب هرات و...) که تداوم آن به ادبیات ازبکی انجامیده است.
گنجه ای، تورخان، سه مقاله، ج۱، ص۱۰، لندن، ۱۹۹۸م.
برای ادبیات معاصر ترکمنستان و آذربایجان/اران، نک : بخش دوم همین مقاله؛ برای ادبیات معاصر ترکیه، نک : همین دانشنامه، مقاله ترکیه.

جملاتی از کاربرد کلمه ادبیات ترکی

او به عنوان معلم ادبیات ترکی و زبان فرانسوی در مدرسه تدریس می‌کرد تا در سال ۱۹۳۹ به عنوان نمایندهٔ چاناکاله در پارلمان ترکیه انتخاب شد. در سال ۱۹۵۰ به عنوان فرستادهٔ ترکیه در یونسکو به پاریس رفت.
او علاوه بر نوشتن، همچنین از مدرسان ادبیات ترکی نیز بوده‌است.
مقدمه نسخه فارسی را دکتر عبدالباقی گلپینارلی استاد زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه استانبول، به ترکی ترجمه کرده‌است.
تاریخ، زبان‌های باستانی، زبانشناسی، زبان و ادبیات فارسی، فلسفه، زبان و ادبیات عربی، مترجمی عربی، ادبیات انگلیسی، مترجمی زبان انگلیسی، مترجمی زبان فرانسه، زبان اسپانیایی، ادبیات ترکی استانبولی، علوم حدیث، زبان و ادبیات چینی، زبان و ادبیات المانی و زبان و ادبیات روسی دایر است.
دانشکده علوم پایه و ادبیات: فلسفه، فیزیک، زبان و ادبیات انگلیسی، شیمی، ریاضیات، زیست‌شناسی مولکولی و ژنتیک، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، تاریخ، زبان و ادبیات ترکی، مطالعات رسانه‌های اجتماعی
زبان ترکی عُثمانی یا زبان عثمانی (به ترکی عثمانی: لِسان عثمانی) زبان رایج و غالب در امپراتوری عثمانی بود. این زبان شمار فراوانی وام‌واژهٔ عربی و فارسی داشت و با الفبای عربی نوشته می‌شد. در دوران اقتدار امپراتوری عثمانی (سدهٔ ۱۶ام میلادی)، شمارهٔ واژگان بیگانه در ادبیات ترکی از واژه‌های بومیِ ترکی بسیار افزون‌تر بود، تا آنجا که میزان واژه‌های فارسی و عربی در برخی از نوشته‌ها تا ۸۸ درصد نیز می‌رسید.
وی در سال ۱۹۴۰ در رشتهٔ زبان و ادبیات ترکی از دانشگاه استانبول فارغ‌التحصیل شد. از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ در کارس و زونگولداک به معلمی پرداخت. پس از اتمام سربازی از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۲ در استانبول به تدریس پرداخت.
اسلام در زمینه ادبیات تأثیرات بسیاری را بر فرهنگ‌های مختلف گذاشته‌است. برای نمونه، ادبیات دری از همان ابتدای پیدایش در قرن سوم ه‍. ق، یک ادبیات اسلامی محسوب می‌شد. ورود برخی مفاهیم به ادبیات فارسی و استفاده از اصطلاحات اسلامی در اشعار سایر زبان‌ها از تأثیرات اسلام بر ادبیات برشمرده شده‌است. احساسات دینی نیز به شدت بر ادبیات فارسی تأثیر گذاشت و حتی در مواردی، آثاری را به وجود آورد که نمونه آن در ادبیات عرب مشاهده نشده بود. از منظومهٔ قوتادغو بیلیگ به عنوان اولین آثار در زمینه ادبیات ترکی-اسلامی یاد می‌کنند که آغازگر فصلی جدید در ادبیات ترکی شد. علاوه بر محتوای دینی در ادبیان ترکی-اسلامی، باید به غالب‌های ادبی مورد استفاده در این نوع ادبیات نیز اشاره کرد.
در مارس ۱۸۹۳ برای استخدام در ادارهٔ رژی به استانبول رفت. کار جدید علاوه بر تأمین درآمد کافی او را با محافل ادبی و اهل قلم آشنا کرد و فرصت زیادی برای خواندن و نوشتن در اختیارش گذاشت. در این دوره داستان‌ها و نوشته‌هایش در مجله‌های ثروت فنون و مکتب منتشر می‌شد. با دورهٔ جدید انتشار مجلهٔ ثروت فنون بنا بر توصیهٔ رجائی اکرم به همکاری با آن‌ها پرداخت و رمان‌های ماوی و سیاه، عشق ممنوع و قیزیق حیاتلار را به صورت پاورقی به چاپ رسانید. انتشار این رمان‌ها موجب شهرت او شد به حدی که خالد ضیا از پایه‌های جریان نوگرایی در ادبیات ترکی به‌شمار می‌آید.
امپراتوری کوتاه‌مدت تیمور همچنین فرهنگ ترکی-ایرانی را در ماوراءالنهر در هم آمیخت و در بیشتر مناطقی که وی در قلمرو خود گنجانده بود، زبان فارسی بدون توجه به قومیت، زبان اصلی اداره و فرهنگ ادبی (دیوان) شد. علاوه بر این، در طول پادشاهی او، برخی از نوشته‌ها به ادبیات ترکی نوشته شد که در نتیجه، نفوذ فرهنگی ترک‌ها گسترش و شکوفا شد. شکل ادبی ترکی جغتایی در کنار فارسی به‌عنوان زبان فرهنگی و رسمی، مورد استفاده قرار گرفت.