ادبستان

معنی کلمه ادبستان در لغت نامه دهخدا

ادبستان. [ اَ دَب ِ ] ( اِ مرکب ) مکتب. در لغت نامه ها دبستان را مخفف این کلمه دانسته اند و صحیح نیست. رجوع به ادب شود.

معنی کلمه ادبستان در فرهنگ فارسی

( اسم ) مکتب جایگاه ادب پرورشگاه .

جملاتی از کاربرد کلمه ادبستان

بوستان در سال‌های اولیه دهه چهل، همکاری خود را به عنوان یکی از دستیاران، با محمد معین در تدوین و گردآوری فرهنگ فارسی معین و لغتنامه دهخدا آغاز کرد و سپس سال‌ها در حوزه موسیقی و ادبیات پژوهش نمود. بوستان همزمان با همکاری با محمد معین به نوشتن مقاله و یادداشت برای نشریات ادبی و فرهنگی پرداخت. نگارش یادداشت و مقاله در نشریاتی چون: آینده، کلک و ادبستان از جملهٔ فعالیت‌های او در این زمینه به‌شمار می‌رود وی همچنین به صورت حرفه‌ای کوهنوردی می‌کرد و در دههٔ ۱۳۴۰ عضو هیئت غارشناسان ایران بود.
یکی از نویسندگان معاصر داستان‌های علمی-تخیلی ایرج فاضل بخششی است که تا کنون ۸ کتابش منتشر شده‌است. نخستین مجموعهٔ داستان کوتاه علمی–تخیلی ایرانی[نیازمند منبع] در فصلنامهٔ ادبستان (ص ۱۵۱، تابستان و پاییز ۱۳۷۸) با نام «آخرین بنیاد کهکشانی»، نوشتهٔ فرهاد ارکانی (نشر دنیای قلم، ۱۳۷۵، به همراه دو داستان ترجمه‌شده از آیزاک آسیموف معرفی شد که آخرین داستان این مجموعه به‌گونۀ تخیلی به شیوۀ شکل‌گیری سری کتاب‌های بنیاد توسط آسیموف می‌پردازد.
رسّام در نشریات ایرانیِ دههٔ ۱۳۷۰ حضوری پررنگ داشت. تصویرسازی‌های وی یکی از نشانه‌های نشریات ادبی و نشریاتی بود که به مباحث نظری می‌پرداختند؛ نشریه‌هایی مثل ادبستان، مجلهٔ شعر، کیان، نقد و نظر، پگاه حوزه، ناقد، مدرسه و….