اخیضر

معنی کلمه اخیضر در لغت نامه دهخدا

اخیضر. [ اُ خ َ ض ِ ] ( ع اِ ) مگسی است. || علتی است در چشم.
اخیضر. [ اُ خ َ ض ِ ] ( اِخ ) محمدبن یوسف. یکی از شرفای حسنی. برادر او اسمعیل در زمان معتز خلیفه عباسی بحجازخروج کرد و آنگاه که بمُرد چون فرزندی نداشت برادرش صاحب ترجمه وارث او شد و به یمامه کشید و بدانجا حکومتی تشکیل کرد. چندتن از نسل او در مائه سوم هجری مدتی در آنجا مستقلاً حکومت راندند. ( قاموس الاعلام ).
اخیضر. [ اُ خ َ ض ِ ] ( اِخ ) نام وادئی است میان مدینه و شام.

جملاتی از کاربرد کلمه اخیضر

دژ اُخَیضِر یا کاخ عباسی اخیضر، دژی است در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب کربلا در عراق. ساختمان این دژ به گونهٔ مستطیلی بزرگ است و در سال ۷۷۵ میلادی ساخته شد.
این دژ را عیسی بن موسی، برادرزاده خلیفه عباسی، سفاح، بنا کرده است. دژ اخیضر نمایانگر نوآوری دوره عباسی در معماری مربوط به حیاط و مسجد است. سبک معماری آن را نمادی از «خودکامگی و عشرت‌طلبی خاندان عباسی» دانسته‌اند. کاوش‌های باستان‌شناسی در این سازه در اوایل سدهٔ بیستم توسط گرترود بل انجام شد.